جدول جو
جدول جو

معنی انحجاف - جستجوی لغت در جدول جو

انحجاف
زار زدن زاری کردن
تصویری از انحجاف
تصویر انحجاف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انحراف
تصویر انحراف
کژدیسگی، لغزش، کجروی
فرهنگ واژه فارسی سره
ورتکی ورگرایی، خم شدن کج شدن، کج روی کج راهی بی فرمانی اریب رفتن اریبیدن: گام های مردم شوریده خود هم زگام دیگران پیدا بود یک قدم چون رخ روانه تا نشیب یک قدم چون فیل رفته براوریب (مولانا جلال الدین) کژ خویی کژ رفتاری خم شدن کج شدن کژ شدن، کج رفتن اریب رفتن، بگشتن از راه گشتن میل کردن، یا انحراف اخلاقی. از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن، کجروی کج راهی، جمع انحرافات. یا انحراف فکر. کژی اندیشه کج اندیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انحساف
تصویر انحساف
ریزریز شدن ریز ریزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
دور شدن یا جدا شدن از راه ها، اصول، معیارها و یا روش های تعیین شده، کج شدگی، خم شدگی، در ریاضیات فاصلۀ مقادیر داده ها از مقدار میانگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
((اِ حِ))
کج شدن، کج رفتن، از راه راست منحرف شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
Aberration, Defection, Deflection, Deviation, Digression, Divergence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
отклонение , дезертирство , расхождение
دیکشنری فارسی به روسی
Abweichung, Desertion, Ablenkung, Abschweifung, Divergenz
دیکشنری فارسی به آلمانی
відхилення , дезертирство , розбіжність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
odchylenie, dezerterstwo, dygresja, rozbieżność
دیکشنری فارسی به لهستانی
偏差 , 叛逃 , 偏转 , 偏离 , 分歧
دیکشنری فارسی به چینی
aberração, deserção, deflexão, desvio, digressão, divergência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
aberrazione, diserzione, deflessione, deviazione, digressione, divergenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
aberración, deserción, deflexión, desviación, digresión, divergencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
aberration, désertion, déflexion, déviation, digression, divergence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
afwijking, desertie, divergentie
دیکشنری فارسی به هلندی
ความผิดปกติ , การหลบหนี , การเบี่ยงเบน , ความแตกต่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
penyimpangan, pembelotan, defleksi, deviasi, perbedaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تأديبٌ , ينضبط , مؤدّبٌ , بشكلٍ تأديبيٍّ , يتكيّف , قابلٌ للتّكيّف
دیکشنری فارسی به عربی
विकृति , विद्रोह , विचलन , भिन्नता
دیکشنری فارسی به هندی
סטייה , עריקות , סִטְרוּת
دیکشنری فارسی به عبری
異常 , 脱藩 , 偏向 , 偏差 , 脱線 , 分岐
دیکشنری فارسی به ژاپنی
일탈 , 탈영 , 편향 , 편차 , 분기
دیکشنری فارسی به کره ای
kupotoka, kutoroka, mabadiliko, mtemo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
বিচ্যুতি , দেশত্যাগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
انحراف , منحرف ہونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از انحاف
تصویر انحاف
لاغر کر دن سست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتجاف
تصویر احتجاف
خودداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفجار
تصویر انفجار
پکش، پکیدن، تراکش، ترکش، ترکیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انعطاف
تصویر انعطاف
نرمش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
برگشت، چشم پوشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انسجام
تصویر انسجام
هماهنگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انحصار
تصویر انحصار
ویژه سازی
فرهنگ واژه فارسی سره