- انجی
- انجیر
معنی انجی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی تازی شده مژده نامک مژده انجیر هر یک از چهار کتاب دینی مسیحیان، جمع اناجیل یا اهل انجیل. نصاری مسیحیان
ریزه ریزه، ریزریزشده، بریده شده
میوه ای درشت و شیرین و گوشت دار به رنگ های زرد و قرمز که درون آن پر از دانه های ریز است، درخت این میوه از تیرۀ انجیریان، با برگ های شکاف دار و پوست خاکستری که در اقسام متعدد وجود دارد
سوراخ
سوراخ
هر یک از چهار کتاب نوشته شده توسط متّی، مرقس، لوقا و یوحنا در شرح زندگانی حضرت عیسی، مژده، بشارت
ریزه ریزه، ریزه کننده
انجیل، تین، درختی از تیره گزنه ها و جزو دسته توت ها دارای میوه ای شیرین و گوشت دار با ویتامین های A، B، C و بر خلاف توت یک پایه است و گل های نر و ماده اش بر روی یک درخت است. و انواع مختلفی دارد
زنگی
ترکی تاراجیده: داراک و خواسته ای که از تاراج به دست آید مال و جنس و اسیری که از دشمن گیرند
جمع نجم، ستارگان ستاره ها جمع نجم ستارگان اختران
فراخ چشم فراخ و پهن
انجوخ
پلید تر
پارسی تازی شده لنگر
چین و چروک پوست چین خوردگی پوست (بسبب پیری)
ماده، زن، اناث، مادینه
دورتر
امیدواری، تعجب و شگفت
درونی بخش درونی اندام مردمی آدمی آدمی مردم مقابل جنی خو گرفته خو گیر همدم دمساز
نهی کننده تر
زداینده تر، باز دارنده تر
بر گرفته از انشا خوش نوشته خوش سروده ممال (انشا) : (چو روز جلوه انشاد را وی شعرم ببارگاه در آرد عروس انشی را)
نجات دهنده، رهایی دهنده
چین و چروک پوست بدن یا چین خوردگی پوست چهره در اثر پیری، نجوغ، انجوخ
انها، رسانیدن پیغام، رسانیدن خبر، اطلاع دادن
گل ختمی، گیاهی از تیرۀ پنیرکیان با ساقۀ ضخیم، برگ های پهن و گل های درشت صورتی یا مایل به ارغوانی، انجل، گل خطمی
نجات دهنده، نجات یابنده، رهنده، خلاص شونده، رستگار
آنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، الجه، الجا
بزرگی کلانی: امروز که شاهی درم الفنج و میندیش زیرا که نماند ابدی شاهی و فنجی
خزینه، دفینه
رهاننده رها گاه، پشته مکان نجات جای رهایی، زمین مرتفع. نجات دهنده رها کننده
نجات یابنده و رستگار، رهائی یافته