- انتی
آن طور، این طور، این گونه
معنی انتی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بوزینه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، پهنانه، مهنانه، کبی، کپی، گپی، قرد
(اِ)
لغت نامه دهخدا
جای اقامت جستن. (آنندراج). و رجوع به انتئاء شود، ریخته شدن. انصباب، یقال: انثلموا علیه. (از اقرب الموارد)
از ساخته های نادرست فارسی گویان از سنه تازی چنبی ترا دادی (خرد ناب)
آنکه از شوخی و پلیدی احتراز نکند کسی که نظافت نداند، بیعار بیکار لش بیث غیرت بی حمیت لاابالی (در اصطلاح مشتیان مقابل لوطی)
بر گرفته از انشا خوش نوشته خوش سروده ممال (انشا) : (چو روز جلوه انشاد را وی شعرم ببارگاه در آرد عروس انشی را)
هستی جود، جمع انیات توضیح (هستی را انیت خوانند بتازی و ماهیت دیگر است و انیت دیگر)
درونی بخش درونی اندام مردمی آدمی آدمی مردم مقابل جنی خو گرفته خو گیر همدم دمساز
بپایان رسید (غالبا در پایان موضوعی یا مقاله ای یا رساله ای و یا کتابی نویسند)
آقطی، گیاهی از تیره بداغ ها که به طور خودرو در نواحی شمال ایران می روید و گل های آن سفید و معطر و مغز ساقه اش نرم است و برای تهیه مقاطع گیاهی در آزمایشگاه ها به کار می رود، اقطی، بیلسان، بیلاسان، شبوقه، خمان کبیر، یاس کبود
جانی، جانجانی، خودمانی، صمیمی، کوک، محرم، ندار، یکرنگ
کدام سو، کدام ور
کوله پشتی پشمی و دست بافت چوپانان و کشاورزان، دوش توبره