انتشار پراکنده شدن، گسترده شدن چیزی، فاش شدن خبر، چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله و امثال آن ها ادامه... پراکنده شدن، گسترده شدن چیزی، فاش شدن خبر، چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله و امثال آن ها تصویر انتشار فرهنگ فارسی عمید
انتشار (اِ تِ) گسترده گردیدن و دراز گشتن روز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). طولانی شدن و امتداد یافتن روز. (از اقرب الموارد). دراز گشتن روز. (آنندراج) ، برگزیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی). یقال انتضل منه. (منتهی الارب) ، دست انداختن شتر در رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، بر همدیگر نازیدن مردم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تفاخر. (اقرب الموارد) ، تیراندازی کردن با هم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). با یکدیگر تیر انداختن. (تاج المصادر بیهقی) ، بسخن و شعر مفاخره کردن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). یقال انتضلوا بالکلام و الاشعار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ادامه... گسترده گردیدن و دراز گشتن روز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). طولانی شدن و امتداد یافتن روز. (از اقرب الموارد). دراز گشتن روز. (آنندراج) ، برگزیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی). یقال انتضل منه. (منتهی الارب) ، دست انداختن شتر در رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، بر همدیگر نازیدن مردم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تفاخر. (اقرب الموارد) ، تیراندازی کردن با هم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). با یکدیگر تیر انداختن. (تاج المصادر بیهقی) ، بسخن و شعر مفاخره کردن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). یقال انتضلوا بالکلام و الاشعار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
انتشار پراکندگی، گسترده شدن، خبر را فاش کردن ادامه... پراکندگی، گسترده شدن، خبر را فاش کردن تصویر انتشار فرهنگ لغت هوشیار
انتشار ((اِ تِ)) پراکنده شدن، شیوع یافتن، پراکندگی، شیوع ادامه... پراکنده شدن، شیوع یافتن، پراکندگی، شیوع تصویر انتشار فرهنگ فارسی معین
انتشار پراکنش، پراکنیدن، گسترش، افشاندن، چاپ ادامه... پراکَنش، پراکنیدن، گسترش، افشاندن، چاپ تصویر انتشار فرهنگ واژه فارسی سره
انتشار منتشر، نشر، اشاعه، ترویج، شیوع، پراکندن، گستردن، سرایت ادامه... منتشر، نشر، اشاعه، ترویج، شیوع، پراکندن، گستردن، سرایت فرهنگ واژه مترادف متضاد
انتشار Dissemination, Emanation, Propagation, Publication ادامه... Dissemination, Emanation, Propagation, Publication تصویر انتشار دیکشنری فارسی به انگلیسی
انتشاراِنتِشار diffusion, émanation, propagation, publication ادامه... diffusion, émanation, propagation, publication تصویر انتشار دیکشنری فارسی به فرانسوی
انتشاراِنتِشار diffusione, emanazione, propagazione, pubblicazione ادامه... diffusione, emanazione, propagazione, pubblicazione تصویر انتشار دیکشنری فارسی به ایتالیایی
انتشاراِنتِشار распространение , эманация , публикация ادامه... распространение , эманация , публикация تصویر انتشار دیکشنری فارسی به روسی
انتشاراِنتِشار Verbreitung, Ausstrahlung, Veröffentlichung ادامه... Verbreitung, Ausstrahlung, Veröffentlichung تصویر انتشار دیکشنری فارسی به آلمانی
انتشاراِنتِشار поширення , еманація , публікація ادامه... поширення , еманація , публікація تصویر انتشار دیکشنری فارسی به اوکراینی
انتشاراِنتِشار rozpowszechnianie, emanacja, propagacja, publikacja ادامه... rozpowszechnianie, emanacja, propagacja, publikacja تصویر انتشار دیکشنری فارسی به لهستانی
انتشاراِنتِشار প্রচার , বিকিরণ , প্রকাশনা ادامه... প্রচার , বিকিরণ , প্রকাশনা تصویر انتشار دیکشنری فارسی به بنگالی
انتشاراِنتِشار difusión, emanación, propagación, publicación ادامه... difusión, emanación, propagación, publicación تصویر انتشار دیکشنری فارسی به اسپانیایی
انتشاراِنتِشار usambazaji, kuenea, uenezaji, uchapishaji ادامه... usambazaji, kuenea, uenezaji, uchapishaji تصویر انتشار دیکشنری فارسی به سواحیلی
انتشاراِنتِشار disseminação, emanação, propagação, publicação ادامه... disseminação, emanação, propagação, publicação تصویر انتشار دیکشنری فارسی به پرتغالی
انتشاراِنتِشار penyebaran, emanasi, publikasi ادامه... penyebaran, emanasi, publikasi تصویر انتشار دیکشنری فارسی به اندونزیایی
انتشاراِنتِشار การเผยแพร่ , การแพร่กระจาย , การตีพิมพ์ ادامه... การเผยแพร่ , การแพร่กระจาย , การตีพิมพ์ تصویر انتشار دیکشنری فارسی به تایلندی
انتشاراِنتِشار verspreiding, emanatie, publicatie ادامه... verspreiding, emanatie, publicatie تصویر انتشار دیکشنری فارسی به هلندی