جدول جو
جدول جو

معنی انتشار - جستجوی لغت در جدول جو

انتشار
پراکنده شدن، گسترده شدن چیزی، فاش شدن خبر، چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله و امثال آن ها
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
فرهنگ فارسی عمید
انتشار
(اِ تِ)
گسترده گردیدن و دراز گشتن روز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). طولانی شدن و امتداد یافتن روز. (از اقرب الموارد). دراز گشتن روز. (آنندراج) ، برگزیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی). یقال انتضل منه. (منتهی الارب) ، دست انداختن شتر در رفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، بر همدیگر نازیدن مردم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تفاخر. (اقرب الموارد) ، تیراندازی کردن با هم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). با یکدیگر تیر انداختن. (تاج المصادر بیهقی) ، بسخن و شعر مفاخره کردن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). یقال انتضلوا بالکلام و الاشعار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
انتشار
پراکندگی، گسترده شدن، خبر را فاش کردن
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
فرهنگ لغت هوشیار
انتشار
((اِ تِ))
پراکنده شدن، شیوع یافتن، پراکندگی، شیوع
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
فرهنگ فارسی معین
انتشار
پراکنش، پراکنیدن، گسترش، افشاندن، چاپ
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
فرهنگ واژه فارسی سره
انتشار
منتشر، نشر، اشاعه، ترویج، شیوع، پراکندن، گستردن، سرایت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
انتشار
يطلق
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به عربی
انتشار
Dissemination, Emanation, Propagation, Publication
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
انتشار
diffusion, émanation, propagation, publication
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به فرانسوی
انتشار
diffusione, emanazione, propagazione, pubblicazione
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
انتشار
پھیلاؤ , اشاعت
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به اردو
انتشار
распространение , эманация , публикация
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به روسی
انتشار
Verbreitung, Ausstrahlung, Veröffentlichung
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به آلمانی
انتشار
поширення , еманація , публікація
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به اوکراینی
انتشار
rozpowszechnianie, emanacja, propagacja, publikacja
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به لهستانی
انتشار
传播 , 发散 , 出版物
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به چینی
انتشار
آشفتگی، هرج و مرج
دیکشنری اردو به فارسی
انتشار
প্রচার , বিকিরণ , প্রকাশনা
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به بنگالی
انتشار
difusión, emanación, propagación, publicación
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
انتشار
usambazaji, kuenea, uenezaji, uchapishaji
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به سواحیلی
انتشار
yayılma, yayın
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
انتشار
전파 , 방출 , 출판
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به کره ای
انتشار
普及 , 発散 , 伝播 , 出版物
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به ژاپنی
انتشار
הפצה , קרינה , פרסום
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به عبری
انتشار
disseminação, emanação, propagação, publicação
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به پرتغالی
انتشار
penyebaran, emanasi, publikasi
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
انتشار
การเผยแพร่ , การแพร่กระจาย , การตีพิมพ์
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به تایلندی
انتشار
verspreiding, emanatie, publicatie
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به هلندی
انتشار
प्रसार , प्रकाशन
تصویری از انتشار
تصویر انتشار
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انتظار
تصویر انتظار
چشم داشتن، امیدواری، نگرانی، ترقب و توقع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتقار
تصویر انتقار
کنده کاری، باز کاوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتکار
تصویر انتکار
تخم کشتن، رنگین شدن به گل سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتهار
تصویر انتهار
سرزنش کردن، منع کردن، قطع نشدن خون رگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابتشار
تصویر ابتشار
خوشحال شدن، خوشنود شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتظار
تصویر انتظار
چشم داشت، چشم داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره