معنی انبازناک - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَمْ)

عریض و گشاده و پهن و فراخ.

(نَ)

زمین سبز وگیاهناک. (ناظم الاطباء). پرنبات. پر سبزه و درخت

(اَمْ نَ)

انبان کوچک. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). انبانچه. (فرهنگ فارسی معین). انبان خرد. (یادداشت مؤلف).
- انبانک سیم، ظبیه. (السامی فی الاسامی)

عریض و گشاده و پهن و فراخ، فراوان و بسیار

زمین پرگیاه وسبزگیاهناک

انبان کوچک انبانچه