- امپریالیسم
سیاست مبتنی بر توسعه و بسط نفوذ و تجاوز قوای یک کشور بر کشورهای دیگر
معنی امپریالیسم - جستجوی لغت در جدول جو
- امپریالیسم (اَ پِ)
طرفداری از حکومت امپراتوری.
- امپریالیسم
طرفداری از حکومت امپراتوری
- امپریالیسم ((اَ پِ))
طرفداری از حکومت امپراطوری، سیاستی که بنایش بر تسلط یک کشور بر کشورهای دیگر باشد، نظام سرمایه داری پیشرفته مبتنی بر نفوذ و سلطه کشوری بر کشورهای دیگر
- امپریالیسم
استعمارطلبی، توسعه طلبی، سرمایه داری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(اَ پِ)
لغت نامه دهخدا
طرفدار امپریالیسم. (فرهنگ فارسی معین) (از لاروس کوچک). هواخواه امپراطوری. (فرهنگ فارسی معین).
نظریه و مکتب فلسفی است که دنیای خارج را واقعی و حقیقی و بیرون از شعور انسان میداند، ماتریالیسم معتقد است که ماده مبدا و اساس است و حس وشعور و تفکر فرع زائیده ماده است و درک خاصیت ماده تکامل یافته و عالی و انعکاس ان مادی و قوانین آن در مغز میباشد
استعمارطلب، توسعه طلب، سرمایه دار
