جدول جو
جدول جو

معنی امفاسیون - جستجوی لغت در جدول جو

امفاسیون(اُ)
آب غوره. (ناظم الاطباء). رجوع به امفاسین شود
لغت نامه دهخدا
امفاسیون
آبغوره
تصویری از امفاسیون
تصویر امفاسیون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

داروی مایع کدر و شیری که ذرات نامحلول به حالت تعلیق در آن قرار دارند
فرهنگ فارسی عمید
روغن ترب است. (فهرست مخزن الادویه). دهن الفجل است. (اختیارات بدیعی)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
آب غوره. (مؤید الفضلاء) (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ماءالحصرم. (آنندراج) (مؤید الفضلاء). امعاسیون نیز بهمین معنی است. (ناظم الاطباء) ، فرس امق، اسب نیک دراز. (منتهی الارب). اسب بسیار دراز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، وجه امق، روی دراز مانند روی ملخ، بلد امق، شهری که اطرافش دور باشد. بعیدالارجاء. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ سِ)
آب غوره. (ناظم الاطباء). و رجوع به امعاسین شود
لغت نامه دهخدا
(اُ)
آب غوره. (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). رجوع به امفاسیون و امعاسین شود
لغت نامه دهخدا
آب غوره. (فهرست مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
یونجه است که حندقوقی باشد
لغت نامه دهخدا
(اِ یُنْ)
در اصطلاح دواسازی، هر داروی مرکب مایع و شیرمانندی که جهت آشامیدن مریض ترتیب دهند. (ناظم الاطباء). اگر دانه های روغن دار را با کمی آب در هاون صلایه کنند و تودۀ خمیری شکل حاصل را با آب بسایند مایع شیری شکلی بدست می آید که بنام امولسیون موسوم است. بنا بر این امولسیونها از گویچه های کوچک (گلبول) روغن تشکیل شده است که بوسیلۀ مواد پروتئیدی دانه ها در آب بحالت تعلیق درآمده است و آنها را امولسیونهای طبیعی مینامند. همچنین اگر مواد روغنی مختلف رزین ها، گم رزین ها و مواد غیرمحلول را بکمک مادۀ امولسیو در آب بحالت تعلیق درآورند اشکال دارویی حاصل بنام امولسیون مصنوعی نامیده میشود و منظره ای شیری شکل دارد. در داروخانه ها بیشتر صمغ عربی و کتیرا را برای این منظور مصرف میکنند. امولسیونها خیلی زود فاسد میشوند و از اینرو آنها را فقط در موقع احتیاج تهیه می کنند. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 100)
لغت نامه دهخدا
تصویری از امعاسین
تصویر امعاسین
لاتینی تازی شده آبغوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفلاسیون
تصویر انفلاسیون
پخش زیاد اسکناس و تورم پول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امپرسیون
تصویر امپرسیون
فرانسوی بازیاب، پندار، فشردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الواسیون
تصویر الواسیون
فرانسوی بلندا، برافرازی، برجستگی (سعید نفیسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استاسیون
تصویر استاسیون
توقفگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امعاسیون
تصویر امعاسیون
لاتینی تازی شده آبغوره
فرهنگ لغت هوشیار
در اصطلاح داروسازی هر داروی مرکب مایع و شیر مانندی که برای آشامیدن مریض ترتیب دهند، مخلوط آب و انواع روغن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپراسیون
تصویر اپراسیون
کار، نیشگری
فرهنگ واژه فارسی سره