جدول جو
جدول جو

معنی امشاطی - جستجوی لغت در جدول جو

امشاطی
(اَ)
ابویحیی زکریا بن زیاد، از مردم بصره و از روات بود. (از انساب سمعانی). در تاریخ اسلام، واژه روات به افرادی اطلاق می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) را نقل کرده اند. روات با نقل احادیث، در واقع حافظان سنت نبوی و یک پیوند اصلی میان پیامبر و مسلمانان پس از او هستند. این افراد در فرآیند به دست آوردن و انتشار علم حدیث نقش برجسته ای ایفا کرده و به عنوان منابع معتبر نقل روایت ها شناخته می شوند.
لغت نامه دهخدا
امشاطی
(اَ)
منسوب به امشاط (شانه ها) و فروش آن. (از انساب سمعانی) ، بی باکانه بر زبان آوردن آنچه در دل است. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اعشاری
تصویر اعشاری
مربوط به اعشار، ارقام بعد از ممیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امسالی
تصویر امسالی
مربوط به امسال، در سال جاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دمیاطی
تصویر دمیاطی
نوعی پارچۀ گران بها و لطیف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افشاری
تصویر افشاری
یکی از چهار آواز دستگاه شور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امهاتی
تصویر امهاتی
منسوب به امهات مربوط به امهات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امرائی
تصویر امرائی
منسوب به امرا
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به امداد، در ورزشهای دو و میدانی و دوچرخه سواری نوعی از مسابقه است که چندین با فاصله های معینی در یک مسیر ایستاده با کمک یکدیگر آن مسافت را طی کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امبازی
تصویر امبازی
شرکت (در امور مادی و معنوی) همکاری همدستی
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از آوازهای ایرانی مغموم و دردناک از متعلقات شور ولی گام آن به سه گاه نزدیکتر از شور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاطگی
تصویر مشاطگی
چهر آرایی آرایشگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افشاری
تصویر افشاری
((ص نسب.اِمر.))
یکی از آوازهای ایرانی، مغموم و دردناک، از متعلقات شور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعشاری
تصویر اعشاری
دهدهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسقاطی
تصویر اسقاطی
ناکارآمد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
Extreme, Extremist, Hyperbolic, Inordinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
extrême, extrémiste, hyperbolique, démesuré
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
kali, mfuasi wa siasa kali, kupindua, kupita kiasi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
รุนแรง , ผู้สุดโต่ง , เกินจริง , มากเกินไป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
aşırı, aşırıcı, abartılı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
극단적인 , 극단주의자 , 과장된 , 과도한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
極端の , 極端主義者 , 誇張的 , 過度な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
קיצוני , היפרבולי , מופרז
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
अतिवादी , चरमपंथी , अतिशयोक्ति , अति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
ekstrem, ekstremis, hiperbolik, berlebihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
extrem, Extremist, hyperbolisch, übermäßig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
extreem, extremist, hyperbolisch, buitensporig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
extremo, extremista, hiperbólico, desmesurado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
estremo, estremista, iperbolico, eccessivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
extremo, extremista, hiperbólico, desmesurado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
极端的 , 极端分子 , 夸张的 , 过度的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
ekstremalny, ekstremista, hiperboliczny, nadmierny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
екстремальний , екстреміст , гіперболічний , надмірний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
экстремальный , экстремист , гиперболический , чрезмерный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
চরম , চরমপন্থী , অতিরঞ্জিত , অতিরিক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی