جدول جو
جدول جو

معنی امشاسفند - جستجوی لغت در جدول جو

امشاسفند
(اَ فَ)
امشاسپند:
چو امشاسفند است نیکو نهاد
همه خصلتش آمده پاک زاد.
(از فرهنگ شاهنامه).
و رجوع به امشاسپند شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماراسفند
تصویر ماراسفند
(پسرانه)
ماراسپند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امشاسپند
تصویر امشاسپند
در آیین زردشتی هر یک از شش یا هشت فرشتۀ بزرگ درجۀ اول شامل بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسپندارمذ، خرداد و امرداد و گاه سپنتامینو که هر کدام مظهری از صفات اهورامزدا یا مامور ادارۀ بخشی از کارهای جهان هستند
فرشته، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، طایر فلک، امهراسپند، فریشته، طایر قدس، ملک، فروهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماراسفند
تصویر ماراسفند
ماراسپند، برای مثال تا که بر نطع دهر در بازی ست / رخ بهرام و اسب ماراسفند (انوری - ۶۱۵)
فرهنگ فارسی عمید
(اَ پَ)
فرشته و ملک. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). امشاسپند در اوستا امشه سپته آمده، مرکب است از دو جزء، جزء اول ’امشه’ نیز مرکب است از ’ا’ علامت نفی و مشه از ریشه مر بمعنی مردن. جزء دوم سپنته یعنی مقدس مجموعاً بمعنی ’جاودان مقدس’ است. شمارۀ امشاسپندان یا ’مهین فرشتگان’ هفت است که نام شش تای آنها در ضمن ماههای دوازده گانه کنونی مندرج است: وهومن = بهمن. اشه وهیشته = اردیبهشت. خشئره وائیریه = شهریور. سپنته ارمئیتی = سپندارمذ. هئوروتات = خرداد. امرتات = امرداد. در آغازپیدایش مزدیسنا، در رأس این شش، سپنتامینیو (خرد مقدس) قرار داشته است بعدها بجای او اهورمزدا را گذاشتند و گاه نیز بجای اهورمزدا سروش را قرار دادند. در گاتها که قدیمترین قسمت اوستاست نام امشاسپندان بکرات ذکر شده است. هریک از امشاسپندان مظهر یکی از صفات اهورمزدا میباشد و حتی بوجهی شاعرانه بهریک از این مظاهر صفات الهی، پاسبانی و حفظ قسمتی از عالم هستی سپرده شده است تا در تحت امر خالق عالم بکار پردازند. در نظر گایگر آلمانی شش نام فوق، شش مفهوم مجرد اخلاقی را میرسانند. در فرهنگهای پارسی امشاسپند، امشاسفند، امهوسپند و امهوسفند آمده است. دو نام اول مبدل همان امشاسپنته اوستایی است و دو نام اخیر از (امهرسپنت یا امهرسپند) پهلوی مأخوذ است که توسط کتب زرتشت بهرام بمؤلفان فرهنگها رسیده است. فرهنگ نویسان این واژه ها را بمعنی ’فرشته و ملک و سروش’ گرفته اند. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی دکتر معین صص 157-158) :
ز امشاسپند آنکه بگزیده تر
بنزدیک یزدان پسندیده تر.
زرتشت بهرام پژدو (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 158)
لغت نامه دهخدا
(اِ فَ)
بر وزن و معنی ماراسپند است که نام روز بیست و نهم ماههای شمسی باشد. (برهان). و رجوع به ماراسپند شود
لغت نامه دهخدا
(اِ فَ)
نام فرشتۀ موکل بر آب. (برهان) :
تا که بر نطع دهر، در بازیست
رخ بهرام و اسب ماراسفند.
انوری.
و رجوع به ماراسپند شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از امشاسپند
تصویر امشاسپند
فرشته
فرهنگ لغت هوشیار
روز بیست ونهم از هر ماه شمسی است: ای دلارام، روز ماراسپند دست بی جام لعل می مپسند. (مسعود سعد. 666)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امشاسپند
تصویر امشاسپند
((اَ مِ پَ))
امشاسفند، هر یک از هفت فرشته آیین زردشتی، بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسپندارمذ، خرداد، امرداد که در رأس آن ها اهورمزدا قرار دارد
فرهنگ فارسی معین