جدول جو
جدول جو

معنی امارنطون - جستجوی لغت در جدول جو

امارنطون(اَ رَ)
معرب از یونانی، رجوع به امارنطن شود
لغت نامه دهخدا
امارنطون
یونانی تازی شده گلچه دار از گیاهان گیاهی از تیره مرکبیان که گریباک گلهایش در فصول مختلف پایدار میماند اماریقون ابزاز العذرا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ)
معرب از یونانی فوکس، از گروه جلبکهای خرمایی رنگ دریازی است و تخته سنگهای دریایی را در اعماق کم میپوشاند. از این جلبک - بمنظور استفاده از رنگ آن، و ساختن کودهای شیمیایی و استخراج ید - هرساله چندهزار تن استخراج می کنند. تکثیر فوقس ها همیشه بوسیلۀ تخم است. این جلبک هتروگام است یعنی اعضای تولیدمثلی نر و مادۀ آن از هم مجزاست، بدین معنی که آنتروزوئیدها یا سلولهای جنسی نر در داخل فرورفتگیهایی بنام پستو یا کنسپتاکل در انتهای برخی شاخه ها پدید می آیند و در داخل برخی کنسپتاکلهای دیگر تخمه یا سلولهای جنسی و ماده به وجود می آیند که پس از خروج از پستوها در آب دریا سلولهای نر و ماده تلاقی می کنند و تخم را به وجود می آورند. فوکوس. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ طُ)
معرب از یونانی، امارنطون (گیاه). رجوع به امارنطون و دزی ج 1 ص 36 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
معرب از یونانی، رجوع به امارنطن و امارانطون و اماریقون شود، برگردانیدن. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). خم دادن. (ناظم الاطباء) ، چرانیدن شتر از گیاه شیرین، سست گردانیدن افسار اسب برای اینکه راه برود یا راهش را ادامه بدهد. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، در قرائت میل دادن فتحه بسوی کسره و الف بسوی یاء است. رجوع به اماله شود
لغت نامه دهخدا
(اَ طُ)
معرب از یونانی، در تحفۀ حکیم مؤمن بصورت اماریطن و در ذیل قوامیس العرب دزی بصورت اماریقون آمده. اسم نباتی است از نوع قیصوم، قدش کمتر از ذرعی و برگش باریک و پراکنده و قبۀ او مستدیر و سفید و بعضی سرخ است. بقدر فندقی است و بر گرد قبۀ آن دایرۀ زردی است و بیخش باریک و محل روییدن آن کوههای بی جنگل است. در تنکابن لیارو نامند. گرم و لطیف و ملطف و قطعکننده اخلاط غلیظ وادرارآور است. (از تحفۀ حکیم مؤمن ص 33) (مخزن الادویه ص 105) (مفردات ابن البیطار ص 65). گیاهی است از تیره مرکبیان که گریبانک گلهایش در فصول مختلف پایدار می ماند. اماریقون. ابزارالعذارا. (فرهنگ فارسی معین). دزی اماریقون آورده و بابونۀ سفید معنی کرده است. (ذیل قوامیس العرب دزی ج 1). ابن البیطار نویسد: گروهی آنرا از انواع اقحوان دانسته اند ولی بحقیقت از انواع آن نیست بلکه بعقیدۀ من از انواع قیصوم است. (مفردات ابن البیطار ج 1 ص 56). رجوع به قیصوم و اماریقون و اقحوان و مفردات ابن البیطار و فرهنگ گیاهی ذیل Amarante و واژه نامۀ گیاهی ذیل Amaranthus شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اماریطون
تصویر اماریطون
یونانی تازی شده تاج خروس از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار