جدول جو
جدول جو

معنی الکتریسیته - جستجوی لغت در جدول جو

الکتریسیته
برق، جریان انرژی الکتریکی
الکتریسیتۀ القایی: الکتریسیته ای که در اثر مجاورت با جسم الکتریسیته دار تولید شود
تصویری از الکتریسیته
تصویر الکتریسیته
فرهنگ فارسی عمید
الکتریسیته
(اِ لِ سی تِ)
مأخوذ است از کلمه ایلقطرون (الکترون) بمعنی کهربا یا عنبر اشهب. (یادداشت مؤلف). الکتریسیته نام یکی از شکلهای انرژی است که بر اثر مالش دو جسم یاعمل مکانیکی چون تراکم و یا حرارت به بعضی از اجسام بلورین و امثال آن ایجاد میشود. ظهور الکتریسیته یااز طریق جذب و دفع و یا ایجاد عمل مکانیکی و حرارتی و یا عمل شیمیایی است که در مدار خود ایجاد می کند. مطالعۀ آن در علم فیزیک بعمل می آید، و مبحث الکتریسیته یکی از مباحث و شعب علم فیزیک می باشد، و با مطالعۀ آن میتوان به پدیده های زیادی در طبیعت پی برد.
تاریخچۀ الکترواستاتیک:
پدیدۀ الکتریک از دیرباز به عنوان خاصیت کهربایی معلوم بشر بوده است. این خاصیت که بر اثر مالش کهربا بدست می آید موجب می شود که کهربا اجسام سبک بسیار کوچک چون پر کاه یا پر و یا ورقهای بسیار نازک طلا و نقره را جذب کند. دانشوران قدیم یونان از زمان کهن پی به این نیرو بردند و بخصوص تالس ملطی در قرن هفتم قبل از میلادآن را در نوشته های خود تذکر داده است. البته هندوان کهن نیز مدتها بود که متوجه شده بودند که اجسام بلورین موجب خاکسترهای گرم میشوند یعنی پدیدۀ پیرو الکتریسیته. در قرون وسطی براطلاعات بسیار ساده و قدیمی یونان چیزی درین زمینه اضافه نشد و معلومات بشری تا قرن شانزدهم میلادی در این باب همان بود که یونانیان بیان داشته بودند. ژیلبرت انگلیسی (1544- 1603م.) به خاصیت جذب و دفع در اجسام زیر پی برد، و ملاحظه کرد که شیشه، سقز، گوگرد و چند جسم دیگر الکتریسیته زا می باشند و در ضمن عایق نیز هستند و برعکس این اجسام، فلزات خاصیت تولید الکتریسیته ندارند و فقط قابلیت انتشار آن را دارا می باشند یعنی هادی اند نخستین ماشین الکتریکی از طریق اتوفن گریک (1602- 1686) اختراع شد، و او برای این منظور گوی گوگردی ساخت که می توانست در حول خود بچرخد و بر روی این گوی دست آدمی قرار داشت تا مسألۀ مالش که از ذاتیات الکتریسیته است تحقق یابد. او بر اثر اصطکاک ازین طریق موفق شد نخستین جرقۀ الکتریکی را بدست آورد. سپس گریک نشان داد که اشیاء مجذوب همواره پس از برخورد با جسم جذب کننده از یکدیگر دفع میشوند. به سال 1727 میلادی گری (1670- 1736) اثبات کرد که اجسام هادی چون عایق شوند خاصیت الکتریکی یعنی کهربایی پیدا میکنند. وی همچنین پی برد که بعضی از اجسام بر اثر تماس با جسمی که خاصیت کهربایی دارد خاصیت کهربایی پیدا میکنند، و نشان داد که بموجب خاصیت هادی بودن بعض جسم ها میتوان الکتریسیته را بنواحی بسیار دور برد. آنگاه دوفی (1698- 1739) مطالبی را که ’گری’ بیان کرده بود تأیید کرد و نشان داد که امکان خاصیت کهربایی یافتن در همه اشیاء موجود است که از آن جمله بدن آدمی است. او ضمناً پی برد که الکتریسیته ای که از طریق پاندول الکتریکی با شیشه و سقز بدست می آید از یک جنس نیست و برای تشخیص این دو جنس از یکدیگر الکتریسیتۀ حاصل از شیشه را الکتریسیتۀ مثبت و از آن سقز را الکتریسیتۀ منفی نام گذاشت. به سال 1746 میلادی پترفن موسکن بروک ذخیرۀ الکتریکی را با کشف باتری لید امکان پذیر ساخت. ماشینهای الکتریکی پس از این اختراعات کم کم کامل شدند و انواع و اقسام آنها بمیدان عمل و آزمایش آمدند که از آن جمله است ماشین هوکس بی با سیلندرهای شیشه ای (سال 1709 میلادی) و ماشین وینکلر که سیلندرهایش بین بالشک هایی برای مالش قرار می گرفت (سال 1766 میلادی) و ماشین رامسدن که صفحه های آن شیشه ای بود (سال 1768 میلادی) فرانکلین (1706- 1790 میلادی) به قدرت میله های نوک تیز در پدیدۀ الکتریک پی بردو آن را در مقابل آذرخش (برق) و مقاومت در قبال آن بکار بست و با کمک بادبادک در الکتریسیتۀ ابرها مطالعه کرد. کانتن (1718- 1772 میلادی) 1754 میلادی خاصیت الکتریکی شدن را از طریق تحت نفوذ قرار گرفتن دریافت و در این زمینه مطالعات دقیقی کرد، در این ایام که کشفیات پشت هم به بازار می آمد تئوریها نیز یکی پس از دیگری قوام می گرفت و به صاحبنظران عرضه میشد، واتسن (1710- 1787 میلادی) و فرانکلین اعلام کردند که مالش اجسام، الکتریسیته ایجاد نمیکند بلکه مالش موجب می شود که در اجسام مالش خورده تغییرتوزیعی پدید آید، یکی الکتریسیته از دست می دهد و دیگری آن را می پذیرد و به دست می آورد. سیمر به سال 1756 میلادی فرضیۀ وجود دوفلوئید الکتریکی را انتشار داد. مطالعات چندی (کمی) در زمینۀ الکتریسیته نخستین بار از طریق کولن (1736- 1806 میلادی) انجام گرفت. او با وسیلۀ اندازه گیری خود جذب و دفعهای الکتریکی را اندازه گرفت و نشان داد که آنها بستگی با نسبت عکس مربع فواصل خود دارند. سپس او نشان داد که خاصیت الکتریکی شدن هادیها رویه ای است یعنی بستگی به سطح آنها دارد و نیز طرز پخش و پذیرش الکتریک آنها را کشف و معین کرد. نتایج عملی کارهای کولن بعدها از طریق تحلیلی بوسیلۀ لاپلاس (1749- 1827 میلادی) ، بیو (1774- 1862 میلادی) ، گوس (1777- 1855 میلادی) و پواسن (1781- 1840 میلادی) تأیید و تبیین شد و در این میان فرضیۀ فارادی (1791- 1867 میلادی) را می توان برترین کار الکترواستاتیک دانست. تکامل در ماشینهای مؤثر با قدرتهای زیاد بستگی به کار هولتز (1836- 1913 میلادی) و ویمشورس (1832- 1903 میلادی) دارد ودر این اواخر مربوط به زحمات وان دوگرآف (1935 میلادی) و فلیسی (1946 میلادی) و مدیون کوشش آنان است و نیز خازنهایی با ظرفیت بسیار برای اختراع الکترومترهای بسیار حساس تعلق به زحمات تامسن (1824- 1907 میلادی) و لیپمن (1845- 1921 میلادی) دارد. در خاتمۀ بحث بی مورد نیست که از کشف پیزو الکتریسیته به وسیلۀ ژ. کوری در سال 1880 میلادی یادی شود.
الکتروسینتیک: به سال 1790 میلادی گالوانی (1747- 1798) متوجه شد که برخورد دو فلز مختلف در عضلات قورباغه ایجاد انقباض می کند. ولتا (1827- 1845) ثابت کرد که این اثر در عضلات قورباغه خاصیت الکتریکی است که بواسطۀ اصطکاک دو فلز مختلف ایجاد میشود. پس از اعلام این نظر بوسیلۀ ولتا بین او و گالوانی بحث جدی درگرفت و سرانجام آن بحث ولتا را1800 میلادی موفق به کشف پیل معروف کردو به موجب این کشف باب علم جریان الکتریک افتتاح گردید. دستگاه ولتا اجازه داد که نیکلسن و کارلیسل در ظرف همان سال آب را تجزیه کنند. تنارد (1777- 1857) بسال 1801 میلادی بیان کرد که جریان حاصل از تخلیۀخازن چون از سیم فلزی بگذرد موجب نور و تابندگی شدید میشود. در 1807 میلادی داوی (1778- 1829) فلزات قلیایی را بوسیلۀ الکترولیز از هم جدا ساخت و نیز در 1813 میلادی قوس الکتریکی را کشف کرد. گوترو و ولاستن در سال 1802 میلادی به همقطب شدن پیلها متوجه شدند و برای رفع این عیب یعنی جلوگیری از همقطب شدن آنها افرادزیر بطریق مختلف ذیل کوشیدند: پوگندرف در سال 1842 میلادی بیکرمات دوپتاسیم را بکار برد. گراو در 1839 م. اسید نیتریک را استعمال کرد و طریقۀ او در 1843 م. بوسیلۀ بونسن نیز به کار بسته شد. بی اکسید دومنگنز بوسیلۀ لکلانشه در سال 1868 میلادی و هوا از طریق فری در 1914 میلادی مورد استفاده قرار گرفت. در 1829 میلادی بکرل (1788- 1878) طرح اساس پیلهای همقطب ناشدنی را با دو مایع مختلف ریخت و نمونه های اصیل این طرح او پیل دانیل (1836 میلادی) ووستن (1893 میلادی) بود و این پیل بعنوان معیار نیروی الکتروموتوریس انتخاب گردید.
سیبک (1770- 1831) به سال 1821 میلادی پدیده هایی را که بر اثر اختلاف درجۀ حرارت در جوشکاری دو فلز مختلف وجود دارد مورد توجه قرار داد و بر روی این ملاحظات پیل ترمو الکتریک را ساخت. سپس ملنی (1798- 1854) از این پدیده ها درمطالعۀ تشعشع حرارتی به سال 1830 میلادی استفادۀ بسیار کرد. به سال 1834 میلادی پلتیه (1785- 1845) پدیدۀعکس را کشف کرد و پس از او تامسن به پدیدۀ تامسن دست یافت، و سرانجام بکرل فلزات را از لحاظ ترمو الکتریک تقسیم بندی کرد. از اینها که بگذریم قوانین جریان نیز به موازات کشفیات فوق پیشرفت کرد. به سال 1827 میلادی اهم (1787- 1854) رابطۀ کشش بین دو نقطۀ یک مدار و شدت جریان موجود در آن مدار را یافت و بر اثر آن فرمول مقاومت را پیدا کرد. پویه (1790- 1868) این مطالب را در یک مدار بسته بکار بست و در 1848 میلادی کوهلرش (1809- 1858) مبحث مقاومت را توجیه و تبیین کرد و سپس کیرشهف (1824- 1887) مسألۀ تقسیم جریان را در مدار ذی اجزاء حل کرد، و سرانجام وتستن (1802- 1875) پل معروف خود را به جهت اندازه گیری مقاومت طرح کرد. ژول (1818- 1889) در 1841 میلادی به آثار حرارتی جریانها در مدار پرداخت و قانون این پدیده را یافت و این کشف او به کلوزیوس (1822- 1888) اجازه داد که در 1852 میلادی اندازۀ مکانیکی یک کالری را بیابد. در 1805 میلادی گرتثوس (1785- 1822) تئوری خاصی برای الکترولیز مشخص کرد و بعد فارادی آن را در تجزیۀ الکترولیتیک مطالعه کرد و سرانجام در 1833 م. قوانین کمی آن را بعالم علم عرضه کرد. فرضیۀ تجزیۀ یونیک مدیون کار آرنیوس (1859- 1927) در سال 1887 میلادی است و همو تعبیر آن را یافت. هنگام بیان موارد استعمال الکترولیز بجاست که از گالوانوپلاستی اختراع ژاکوبی (1806- 1874) به سال 1837 میلادی و آب نقره کاری و طلاکاری عمل الکینگتن (1801- 1865) به سال 1840 میلادی و تکمیل آن بوسیلۀ روئلز (1808- 1887) 1841 میلادی نام برد. صنعت الکتروشیمیک هیدرژن و کلروسود و نیز تصفیۀ مس موجب بوجود آمدن آکومولاتورها شد و آن مدیون کار پلانته (1834- 1889) در سال 1859 میلادی است. کورۀ الکتریکی مواسان (1852- 1907) بوسیلۀ هرول و ژیرود تکمیل شد و این عمل اجازه داد که کربور کلسیم و الکترومتالورژی تهیه شود. به سال 1889 میلادی ادیسن (1847- 1931) نخستین لامپ الکتریکی را با درخشان کردن رشته ای از کربن درست کرد و بین سالهای 1900 و 1904 میلادی پس از امتحانات بسیار، مسألۀ انتخاب رشتۀدرخشان به انتخاب فلز تونگستن کشید. چراغ با بخار جیوه از طریق کوپرهویت (1861- 1921) 1901 میلادی ساخته شد. هوکسبی از اوایل قرن هجدهم میلادی قدرت هدایت الکتریکی گازها را در تحت فشار کم تبیین کرد و ماسن 1853 میلادی و سپس جسلر (1814- 1879) 1855 میلادی عمل تخلیۀ الکتریکی را از وسط گازهای رقیق بوسیلۀ بوبین القائی اجرا کرد. این پدیده بعدها اصل روشنایی در مبحث پرتوافکنی الکتریکی شد. الکترومغناطیس:
در سال 1820 میلادی ارستد (1777- 1851) از میان متتبعان کثیری که از اواسط قرن هجدهم بر آن شدند تا رابطه ای بین پدیده های الکتریکی و مغناطیسی برقرار کنند موفق شد که بر اثر جریان الکتریکی سوزن آهن ربایی را منحرف گرداند. این تجربه بعدها بوسیلۀ آمپر (1775- 1836) و آراگو (1786- 1853) دوباره از سر گرفته شدو موجب پدید آمدن تجسسات بسیاری گشت. بیو و ساوارت میدان مغناطیسی حاصل را اندازه گیری کردند. لاپلاس (1749- 1827) از روی این نتایج قانون نخستین آن را بدست آورد و سپس به سال 1822 میلادی آمپر قانون مهمتر دیگری استنباط کرد. این دو فیزیکدان نیز در مسألۀ عمل متقابل بین میدان مغناطیسی و جریان الکتریکی مطالعۀ بسیاری کردند و بعدها آمپر بکمک تجربیات دیگر تئوری الکترودینامیک را بیان کرد و بر اساس همین تئوری ماکس ول (1831- 1879) به معادلات معروف (معادلات ماکس ول) صورت کلی داد. آراگو به سال 1820 میلادی یک سوزن فولادی را بوسیلۀ جریان الکتریکی آهن ربا کرد. رولاند (1848- 1901) به سال 1876 میلادی مشاهده کرد که یک سوزن آهن رباشده در جوار یک صفحۀ الکتریسیته شده با چرخش تند منحرف و متمایل می گردد و بر اثر آن اتحاد بین الکترواستاتیک و الکترودینامیک را نشان داد. اوینگ (1855- 1935) به سال 1822 میلادی پس از تجربیات بسیاری که واربورگ (1846- 1931) کرده بود، هیسترسیس مغناطیسی را کشف کرد و ماکس ول تغییر بعد جسم را پس از مغناطیسی شدن یافت که بعدها به سال 1900 میلادی دانشمند ژاپونی ناگائوکا (1865- 1947) به مطالعۀ آن پرداخت. طرح آهن ربایی کردن از طریق الکتریکی را که آمپر ریخته بود دوباره بوسیلۀ استورژون در 1825 میلادی و بروستر (1826) و هنری (1831) ساخته شد. تجربیات راجع به تلگراف الکتریکی ابتدا بوسیلۀ گوس انجام گرفت و سپس در 1843 میلادی مورس (1791- 1872) نخستین دستگاه تلگرافی را ساخت و آنگاه بوسیلۀ بودو (1845- 1903) به سال 1878 میلادی تلگراف ثبات اختراع گردید. پدیده های الکترومغناطیسی بعدها اجازه داد که شدت یک جریان اندازه گیری شود. گالوانومتر در سال 1851 میلادی بوسیلۀ تامسن و نیز دستگاههای دپرز (1843- 1918) و آرسنوال (1851- 1940) به سال 1882 میلادی ساخته شدند. فارادی با کشف القاء به سال 1831 میلادی نشان داد که انرژی الکتریکی قابل تبدیل بکار مکانیکی است. لنز (1804- 1865) بسال 1804 میلادی موجب کشف قانون جریان القائی شد. این مطالب سرانجام ماکس ول را موفق کرد که در 1837 میلادی معادلات عمومی وضع میدان الکتریکی را بدست دهد و تئوری الکترومغناطیسی نور را بسط دهد. طرح نخستین موتور الکتریکی چرخ بارلو (1776- 1862) به سال 1822 میلادی ریخته شد. کشف القاء برای تولید جریان بکار رفت و بر اثر آن اختراعات زیر به بازار آمد:1832 میلادی آمپر ماشینی بوسیلۀ برادران پیکسی ساخت. ژنراتور صنعتی به سال 1860 میلادی ساخته شد و آن ماشینی بود که با جریان متناوب کار می کرد. به سال 1869 میلادی گرام (1826- 1901) جریان پیوسته ای در حلقۀ جمعکننده ایجاد کرد و اساس ساختن دیناموهای نخستین را ریخت. نخستین انتقال انرژی بنواحی دور1873 میلادی بوسیلۀ فونتن (1833- 1910) تحقق یافت و بعد به سال 1882 میلادی بوسیلۀ دپرز فکر بکار بردن شدتهای بسیار در علم فیزیک نمودار گشت و بوبین القائی به سال 1840 میلادی بوسیلۀ ماسن و برگه (1804- 1883) طرح ریزی گشت، و در سال 1851 میلادی شکل دقیق آن به اهتمام رومکرف (1803- 1877) ابداع شد. مبدلهای جریان متناوب به سال 1884 میلادی بوسیلۀ گولارد (1850- 1888) و ژیبس (1839- 1903) اختراع شد. جریانهای چندفازی بستگی بکار تسلا (1856- 1943) و فراری (1847- 1897) دارد. استعمال زغال سفید (آبشار) را در 1869 میلادی برژه (1833- 1904) توصیه کرد. تلفن در سال 1875 میلادی بوسیلۀ گراهام بل (1847- 1922) ساخته شد، و هوگس (1831- 1900) در 1878 میلادی بجای فرستندۀ تلفنی بل وسیلۀ بسیار حساس دیگری یعنی میکرفون را بکار برد. به سال 1911 میلادی کامرلینگ اونس (1853- 1926) مافوق هدایت را که هاآس (1878- 1960) و فن لو (1879- 1960) پیدا کرده بودند در مطالعات میدان مغناطیسی بکار برد
لغت نامه دهخدا
الکتریسیته
قوه برق
تصویری از الکتریسیته
تصویر الکتریسیته
فرهنگ لغت هوشیار
الکتریسیته
برق، کهربا
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الکتریسین
تصویر الکتریسین
کسی که وسایل برقی را راه اندازی می کند، برق کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الکتریسیته القایی
تصویر الکتریسیته القایی
الکتریسیته ای که در اثر مجاورت با جسم الکتریسیته دار تولید شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هادی الکتریسیته
تصویر هادی الکتریسیته
اجسامی که الکتریسیته را منتشر و هدایت می کنند مانند فلزات یا بدن انسان یا حیوان و آب
فرهنگ فارسی عمید
بخشی از علم فیزیک که فرایند تبدیل انرژی حرارتی به انرژی الکتریکی را بررسی می کند
فرهنگ فارسی عمید
(زِنِ اِ لِ تِ تِ)
آلتی که برای تکاثف الکتریسیته بکار می رود. رجوع بخازن شود
لغت نامه دهخدا
(حِ دِ مِ رِ اِ لِ تِ تِ)
واحدی است که برای سنجش مقدار یا چندی الکتریسته به کار میرود. رجوع به مقدار الکتریسته شود. واحد مقدار الکتریسته کولن است و از اضعاف آن کیلو کولن است که برابر با 1000 کولن میباشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از الکتریسین
تصویر الکتریسین
متخصص و مهندس برق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترمو الکتریسیته
تصویر ترمو الکتریسیته
قوه برق که بوسیله حرارت ایجاد شود
فرهنگ لغت هوشیار
((اِ لِ تِ تِ))
شکلی از انرژی که در بعضی از ذرات اتمی ایجاد می شود و قابل تبدیل به اشکال دیگر انرژی است
فرهنگ فارسی معین