جدول جو
جدول جو

معنی الوندآباد - جستجوی لغت در جدول جو

الوندآباد(اَلْ وَ)
دهی کوچک است ازبخش زرند شهرستان ساوه در 24 هزارگزی خاور زرند. سکنۀ آن 50 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ)
نام محلی کنار راه همدان و کرمانشاه میان سمنگان پائین و زردآباد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اِ کَ)
موضعی بمازندران. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 58 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(اِ فَ)
دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران در 11000 گزی باختر مرکز بخش، کنار رود خانه سیاه آب. دارای 89 تن سکنه. سردسیر. مالاریائی. آب آن از قنات. محصولات آن غلات، بنشن، پنبه، چغندر قند، قلمستان. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. از طریق لم آباد می توان ماشین برد. محل قشلاق چند خانوار ازایل میش مست است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ص 12)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از بخش جعفرآباد شهرستان ساوه. سکنۀ آن 22 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ لَ)
دهی است از دهستان حومه بخش کوهپایۀ شهرستان اصفهان واقع در 5 هزارگزی شمال کوهپایه و 5 هزارگزی شمال راه شوسۀ اصفهان به یزد. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل. سکنۀ آن 720 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن ماشین رو است. این ده دارای دبستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 76 تن است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرواست. مزارع لجن آباد بالا و پایین و کلاته نو و سنگ سفید جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
از دهکده های متروک و قدیمی فخرعمادالدین واقع در استرآباد
فرهنگ گویش مازندرانی