جدول جو
جدول جو

معنی اللتا - جستجوی لغت در جدول جو

اللتا(اَلْ لَ)
تثنیۀ الّتی. رجوع به اللتان و اقرب الموارد ذیل ’لتی’ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَلْ لَ نِ / اَلْ لَتانْ نِ)
آن دو مؤنث که. (ترجمان علامۀ تهذیب عادل). تثنیۀ الّتی در حال رفع. آن دو زن که. رجوع به التی و اقرب الموارد ذیل ’لتی’ شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لَ تَ)
تثنیۀ الّتی در حالت نصب و جر. رجوع به اقرب الموارد ذیل ’لتی’ و هم مادۀ التی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ الّتی. رجوع به اللاتی و الّتی و اقرب الموارد ذیل ’لتی’ شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
نام بتی که مردم مکه آن را می پرستیدند. (ناظم الاطباء). نام بتی بود ازآن ثقیف. در ایران باستان (ج 2 ص 1921) آمده: هرودت گفته است یکی از خدایان عرب آلی لات بود، و این ظاهراً مصحف اللات است - انتهی: اء فرأیتم اللات و العزی. (قرآن 19/53). رجوع به لات شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لَ)
ج التی بحذف تاء. رجوع به اقرب الموارد و التی شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لَ)
مثنای الذی یا اللذی بحذف نون. رجوع به اقرب الموارد و الذی شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لَ / لُ تَیْ یا)
مصغر الّتی. رجوع به اقرب الموارد و التی شود.
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لَ)
صورتی از الّتی. رجوع به الّتی و اقرب الموارد ذیل ’لتی’ شود
لغت نامه دهخدا
آن دو مونث که (ترجمان القران ترتیب عادل ص 13) صیغه تثنیه مونث (اسم موصول) در حالت رفعی واللتین در حالت نصبی و جری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزید اللتاکید
تصویر مزید اللتاکید
استواری بیشتر را تا بیش استوار شود: مزید اللتاکید عرض می کنم
فرهنگ لغت هوشیار
ریسمانی متصل به ال چو که از ابزارهای گاوآهن است
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در نزدیکی آلاشت
فرهنگ گویش مازندرانی