- الطح
- بی دندان
معنی الطح - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تند ابرو بستررود، سنگستان رود فراخ که در او سنگریزه ها باشد رودخانه فراخ جوی در سنگلاخ رفتنگاه آب و سیل که در آن سنگریزه بسیار باشد، زمین فراخ هموار هامون
مرد بینی پهن
نازکتر، باریکتر، دقیقتر، پاکیزه تر، خوشتر، بهتر، نرمتر
لطیف تر، نرم تر، پاکیزه تر، لطیف ترین
رومی تازی شده سیسنبر از گیاهان افتاده دندان کرم خورده دندان
زنگی دارو زنگی دارو
پلاخور ازگیاهان