مربوط به ازل، برای مثال سعادت ازلی با تو روز و شب همبر/ خدای عزوجل با تو گاه و بیگه یار (مسعودسعد - ۲۳۲)ویژگی آنچه ابتدا نداشته و همیشه بوده و خواهد بود، خداوندی، الهی مثلاً حکمت الهی
مربوط به ازل، برای مِثال سعادت ازلی با تو روز و شب همبر/ خدای عزوجل با تو گاه و بیگه یار (مسعودسعد - ۲۳۲)ویژگی آنچه ابتدا نداشته و همیشه بوده و خواهد بود، خداوندی، الهی مثلاً حکمت الهی
دهی است جزء دهستان طارم علیا، بخش سیردان شهرستان زنجان که در 35 هزارگزی شمال باختری سیردان و ده هزارگزی راه مالرو طارم قرار دارد. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 228 تن شیعۀ ترکی زبانند. آب آن از رود خانه سرخ دیزج تأمین شود و محصول آن پنبه، انار و گردو، و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو وصعب العبور دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان طارم علیا، بخش سیردان شهرستان زنجان که در 35 هزارگزی شمال باختری سیردان و ده هزارگزی راه مالرو طارم قرار دارد. کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 228 تن شیعۀ ترکی زبانند. آب آن از رود خانه سرخ دیزج تأمین شود و محصول آن پنبه، انار و گردو، و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو وصعب العبور دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
فدراسیون مالزی، فدراسیونی که در آسیای جنوب شرقی بر شبه جزیره مالزی و مالاکا گسترش یافته و امروز قسمتی از فدراسیون ’مالزیا’ را تشکیل می دهد. فدراسیون مالزی در سال 1946 با شرکت دو مستعمرۀ قدیمی انگلستان یعنی پانانگ و مالاکا و نه حکومت نواحی هند شرقی (ژوهور، کداه، کلانتان، نگری، سامبیلان، پاهانگ، پراک، پرلیس، جلانگور و ترانگانو) تشکیل شد و استقلال خود را در سال 1957 بدست آورد و در سال 1963 وارد فدراسیون مالزیا شد. (از لاروس). و رجوع به مادۀ بعد شود
فدراسیون مالزی، فدراسیونی که در آسیای جنوب شرقی بر شبه جزیره مالزی و مالاکا گسترش یافته و امروز قسمتی از فدراسیون ’مالزیا’ را تشکیل می دهد. فدراسیون مالزی در سال 1946 با شرکت دو مستعمرۀ قدیمی انگلستان یعنی پانانگ و مالاکا و نه حکومت نواحی هند شرقی (ژوهور، کداه، کلانتان، نگری، سامبیلان، پاهانگ، پراک، پرلیس، جلانگور و ترانگانو) تشکیل شد و استقلال خود را در سال 1957 بدست آورد و در سال 1963 وارد فدراسیون مالزیا شد. (از لاروس). و رجوع به مادۀ بعد شود
خدایی منسوب به اله خدایی: تاء یید الهی توفیق الهی. یا حکمت الهی یا علم الهی. دانش برین خدا شناسی یزدان شناخت حکمت الهی نزد قدما یکی از شعب ما بعد الطبیعه در معرفت واجب و عقول و نفوس. (ندا) ای خدای من، خدای من، خدایا، الهی مرا تمتع دنیایی هیچ چیز باقی نمانده است. توضیح هم در دعا و هم در نفرین استعمال شود
خدایی منسوب به اله خدایی: تاء یید الهی توفیق الهی. یا حکمت الهی یا علم الهی. دانش برین خدا شناسی یزدان شناخت حکمت الهی نزد قدما یکی از شعب ما بعد الطبیعه در معرفت واجب و عقول و نفوس. (ندا) ای خدای من، خدای من، خدایا، الهی مرا تمتع دنیایی هیچ چیز باقی نمانده است. توضیح هم در دعا و هم در نفرین استعمال شود