نازه النفس. (از اقرب الموارد). مرد پاک سرشت پرهیزکار که تنها باشد و به ذات و مال خود مخالطت سرای ها نکند و سرای و مال خود از شرکت دیگران نیالاید. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد پاک سرشت پرهیزگار که نه خود و نه مال او داخل خانه دیگران نشود و مال خانه خود را از لوث دیگران نیالاید. (ناظم الاطباء). مرد عفیف و بزرگوارکه تنها به سر برد و به خانه دیگران نرود و مال خود را با مال غیر مخلوط ننماید. (از اقرب الموارد)
نازه النفس. (از اقرب الموارد). مرد پاک سرشت پرهیزکار که تنها باشد و به ذات و مال خود مخالطت سرای ها نکند و سرای و مال خود از شرکت دیگران نیالاید. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد پاک سرشت پرهیزگار که نه خود و نه مال او داخل خانه دیگران نشود و مال خانه خود را از لوث دیگران نیالاید. (ناظم الاطباء). مرد عفیف و بزرگوارکه تنها به سر برد و به خانه دیگران نرود و مال خود را با مال غیر مخلوط ننماید. (از اقرب الموارد)
اسماعیل بن زکریا الخلقانی. محدث است. با استفاده از علم حدیث، محدثان در تاریخ اسلام به تدریج قواعدی برای بررسی صحت روایت ها تدوین کردند. این افراد به عنوان نگهبانان سنت نبوی، همواره در تلاش بودند تا احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت را با دقت تمام از تحریف های احتمالی محافظت کنند. وجود این محدثان باعث شد که منابع حدیثی معتبر همچون ’صحیح بخاری’ و ’صحیح مسلم’ به منابعی معتبر در دنیای اسلام تبدیل شوند.
اسماعیل بن زکریا الخُلقانی. محدث است. با استفاده از علم حدیث، محدثان در تاریخ اسلام به تدریج قواعدی برای بررسی صحت روایت ها تدوین کردند. این افراد به عنوان نگهبانان سنت نبوی، همواره در تلاش بودند تا احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت را با دقت تمام از تحریف های احتمالی محافظت کنند. وجود این محدثان باعث شد که منابع حدیثی معتبر همچون ’صحیح بخاری’ و ’صحیح مسلم’ به منابعی معتبر در دنیای اسلام تبدیل شوند.
ناقص العضو. ناقص خلقت. آنکه در خلقتش نقصی و عیبی باشد. که همه اعضای بدنش سالم و کامل و طبیعی نباشد. که در اندام کم و کسری داشته باشد. که معیوب و ناقص آفریده شده باشد
ناقص العضو. ناقص خلقت. آنکه در خلقتش نقصی و عیبی باشد. که همه اعضای بدنش سالم و کامل و طبیعی نباشد. که در اندام کم و کسری داشته باشد. که معیوب و ناقص آفریده شده باشد
کلمه ترکی است بمعنی پوشاک معروف که زیر قبا پوشند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). در تداول مردم آذربایجان ارخالق یا آرخالق لباسی که از زیر پوشند برای دفع سرما، و به بچه نیز پوشانند. در تداول مردم گناباد خراسان ارخارق نوعی جبه است. و رجوع به ارخالق شود
کلمه ترکی است بمعنی پوشاک معروف که زیر قبا پوشند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). در تداول مردم آذربایجان اَرخالِق یا آرخالق لباسی که از زیر پوشند برای دفع سرما، و به بچه نیز پوشانند. در تداول مردم گناباد خراسان اَرخارُق نوعی جبه است. و رجوع به ارخالق شود