نام نوعی قماش است. (سنگلاخ). جامۀ راه راه، رنگارنگ، مخفف الاجۀ ترکی. رجوع به الچه شود: گشاده بر رخ کمخات دیدۀ الجه بدان دلیل که این ناظرست و آن منظور. نظام قاری. چشمهای الجه باز بروی مله ایست همچو عاشق که کند دیده به روی دلدار. نظام قاری (ص 14)
نام نوعی قماش است. (سنگلاخ). جامۀ راه راه، رنگارنگ، مخفف الاجۀ ترکی. رجوع به الچه شود: گشاده بر رخ کمخات دیدۀ الجه بدان دلیل که این ناظرست و آن منظور. نظام قاری. چشمهای الجه باز بروی مله ایست همچو عاشق که کند دیده به روی دلدار. نظام قاری (ص 14)
یا الچه یا الجی، مال و جنس و بندی که در تاخت ملک بیگانه گیرند. (آنندراج). مال غارت و اسرائی که در تاخت ملک بیگانه گیرند. (فرهنگ نظام) : گر صاحب زمان را وقت ظهور میبود از بهر الجه میرفت دنبال لشکر او. واله هروی (در هجو ترکی از آنندراج)
یا الچه یا الجی، مال و جنس و بندی که در تاخت ملک بیگانه گیرند. (آنندراج). مال غارت و اسرائی که در تاخت ملک بیگانه گیرند. (فرهنگ نظام) : گر صاحب زمان را وقت ظهور میبود از بهر الجه میرفت دنبال لشکر او. واله هروی (در هجو ترکی از آنندراج)
سختی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، آن درد که بگیرد مردم را. (مهذب الاسماء). درد دندان و درد شکم یا ریش غربیلک یا نوعی از بیماری سخت. (منتهی الارب) (آنندراج). دردی است در شکم. (از المنجد) ، درندگان. ماران. (از اقرب الموارد) (از المنجد). فی حدیث ابن مسعود: ایاکم و المناخ علی ظهر الطریق فانه منزل الوالجه، یعنی السباع والحیات. (اقرب الموارد)
سختی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، آن درد که بگیرد مردم را. (مهذب الاسماء). درد دندان و درد شکم یا ریش غربیلک یا نوعی از بیماری سخت. (منتهی الارب) (آنندراج). دردی است در شکم. (از المنجد) ، درندگان. ماران. (از اقرب الموارد) (از المنجد). فی حدیث ابن مسعود: ایاکم و المناخ علی ظهر الطریق فانه منزل الوالجه، یعنی السباع والحیات. (اقرب الموارد)