- التثاق
- نمناکی چسبناکی
معنی التثاق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چسبیدن چیزی به چیزی
برچسبیدن دوسانیدن التزاق و التساق و التصاص هر چهار دارای آرش یگانه اند
چسبیدن
پیوستن به کسی
دهانبند نهادن دهان بندبستن لثام بستن
دوستی ناب
ملحق شدن، به کسی پیوستن
دهان بند بستن، بوسه دادن، بوسیدن
تر کردن نمناک کردن
درخشیدن، درفشیدن
از بیخ بریدن از بیخ کندن بن کنی از بیخ و بن بر کندن بریدن از بن بریدن بیخ بر کردن استیصال
خفگی و گلوگیر شدن
خوی گیری، دروغبافی
پاره شدن
موی ستردن
آتش گرفتن
فراهم آوردن، جمع کردن
تکیه کردن بر آرنج، تکیه کردن بر نازبالش
در پی رزق و روزی بودن
پیشی گرفتن پیشی جستن پیشی جویی در: تیراندازی دو و میدانی پیشی جستن پیشی گرفتن
دزدیدن
گرویی خواستن، گرویی گرفتن
میل، شوق، رغبت، شیفتگی، دلبستگی به کسی
گرفتن کلمه ای از کلمه، سخنی ازسخنی شکافتن
آتش سوزی، آتش گرفتن
تنگنا، خفگی، فشار، تنگنا
شور، آرزومندی
برگیری، شکافتن
سست دوختن، یاری خواستن، سود گرفتن، دست دراز کردن، با دست نمودن
دیری کردن، باز داشتن
کاری را به گردن گرفتن