- اقلیمیا (دخترانه)
- اقلیما، نام دختر آدم (ع)
معنی اقلیمیا - جستجوی لغت در جدول جو
- اقلیمیا
- یونانی تازی شده جوش کوره ریم سیم وزر خلطی که پس از گداختن طلا و نقره و دیگر فلزات در خلاص ماند و آن شامل انواع است: فضی (نقره ای) ذهبی (طلایی) نحاسی (مسی) معدنی (کانی)، یا اقلیمیای علمی. اقلیمیای مصنوعی که از نقره و مرقشیشا گیرند جوش کوره
- اقلیمیا ((اِ))
- قلیمیا، خلطی که پس از گداختن طلا و نقره و دیگر فلزات در خلاص ماند و آن شامل انواع است، فضی (نقره ای)، ذهبی (طلایی)، نحاسی (مسی)، معدنی (کانی)
- اقلیمیا
- آنچه از گداختن طلا و نقره شبیه درد در ته ظرف می ماند یا مانند کف بالا می آید،
برای مثال از این ریمن آید کرم؟ نی نیاید / ز ریم آهن اقلیمیایی نیابی ، ریزۀ سیم و زر(خاقانی - ۴۱۹)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کشورشناسی
اکیانی (عدم تمرکز)
اقلیمیا بنگرید به اقلیمیا
روشی است در هنرهای زیوزی که در بنیاد ایرانی است و پیش از اسلام درایران به کار می رفته است از طرحهای اساسی و قرار دادی هنرهای تزیینی ایرانی مرکب از پیچ و خمهای متعدد که انواع مختلف آن با شباهت بعناصر طبیعت مشخص میگردد، نوعی خط در قدیم
منسوب به اقلیط کلتی سلتی از قوم سلت
((اِ))
فرهنگ فارسی معین
نوعی از نقش و نگار، مرکب از ساقه های حلزونی شکل گل های مختلف با برگ های متنوع که در کتیبه ها، نقاشی ها، کاشی کاری ها و گچ بری ها ترسیم می کنند
نوعی نقش و نگار مرکب از خط های منحنی مارپیچ با شاخه های کوتاه و برگ و گل که در کتیبه ها و بعضی دیگر از کارهای نقاشی، کاشی کاری و گچ بری ترسیم می شود. بعضی محققان کلمۀ اسلیمی را همان کلمۀ «اسلامی» دانسته و گفته اند که از خط کوفی سرمشق گرفته شده، زیرا طرح های مختلف آن مشابهت بسیار با حروف کوفی درهم دارد
توپال ناب ناب کانی
جوشکوره ساختگی
آب و هوا
ماخوذ از یونانی، مملکت، کشور، ناحیه
از علوم خفیه، علم طلسمات
تازی گشته دانش نیرنگ (نیرنگ طلسم) یکی از علوم خفیه و از علوم خمسه محتجبه قدماست علم طلسمات
کشور، مملکت، ولایت، جمع اقالیم
علم طلسمات، یکی از علوم خفیه
مملکت، کشور، در علم جغرافیا ناحیه ای از کرۀ زمین که وضعیت آب و هوایی مشخصی داشته باشد، در علم جغرافیا وضعیت آب و هوایی هر ناحیه، در علم جغرافیا هر یک از هفت قسمت خشکی های عالم که طول بلندترین روز در هر کدام از آن ها با هم نیم ساعت اختلاف دارد