- اقسون
- یونانی تازی شده کنگر خر از گیاهان
معنی اقسون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی نیلو پردشتی از گیاهان نیلوفر صحرایی
عزیمت، حیله، مکر، نیرنگ
دیبای سیاه، نوعی از دیبای سیاه که بغایت نفیس و قیمتی است، جامه سیاه قیمتی که اکابر به جهت تفاخر پوشند
حیله، تزویر، مکر، نیرنگ
دمدمه، کلماتی که جادوگران و عزائم خوانان هنگام جادو کردن به زبان می آورند، سحر، جادو
افسون کردن: حیله کردن، نیرنگ به کار بردن، سحر کردن
دمدمه، کلماتی که جادوگران و عزائم خوانان هنگام جادو کردن به زبان می آورند، سحر، جادو
افسون کردن: حیله کردن، نیرنگ به کار بردن، سحر کردن
نوعی دیبای سیاه گران بها، کنایه از جامۀ سیاه فاخربرای مثال اطلس و اکسون مجنون پوست است / پوست خواهد هرکه لیلی دوست است (عطار - ۳۸۸)
مکر، تزویر، سحر، جادو، فسون
درنگ کردن، بهانه جستن، به راه پدر رفتن پیروی از پدر