جدول جو
جدول جو

معنی اقتصادی - جستجوی لغت در جدول جو

اقتصادی
صفت) منسوب به اقتصاد: امور اقتصادی مملکت
تصویری از اقتصادی
تصویر اقتصادی
فرهنگ لغت هوشیار
اقتصادی
Economic
تصویری از اقتصادی
تصویر اقتصادی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اقتصادی
экономический
دیکشنری فارسی به روسی
اقتصادی
wirtschaftlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
اقتصادی
економічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اقتصادی
ekonomiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
اقتصادی
经济的
دیکشنری فارسی به چینی
اقتصادی
econômico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اقتصادی
economico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اقتصادی
económico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اقتصادی
économique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اقتصادی
economisch
دیکشنری فارسی به هلندی
اقتصادی
เศรษฐกิจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
اقتصادی
ekonomi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اقتصادی
إمبراطورٌ
دیکشنری فارسی به عربی
اقتصادی
आर्थिक
دیکشنری فارسی به هندی
اقتصادی
כלכלי
دیکشنری فارسی به عبری
اقتصادی
経済的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اقتصادی
경제적인
دیکشنری فارسی به کره ای
اقتصادی
ekonomik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اقتصادی
kiuchumi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اقتصادی
অর্থনৈতিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
اقتصادی
اقتصادی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اقتصادیه
تصویر اقتصادیه
مونث اقتصادی: امور اقتصادیه، جمع اقتصادیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتصادیات
تصویر اقتصادیات
جمع اقتصادیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
میانه راه رفتن، میانه روی در هر کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
دانش بررسی روش های کسب درآمد، مصرف کالاها و خدمات، روابط بازرگانی و سازمان دهی امور مالی برای بهره برداری بهینه از منابع تولید ثروت، میانه روی کردن، به اندازه خرج کردن، تعادل دخل و خرج را نگه داشتن، میانه روی، میانه روی در هر کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقتصاد
تصویر اقتصاد
((اِ تِ))
میانه روی در هر کاری، رعایت اعتدال در دخل و خرج، میانه روی در هزینه ها، میان کاری، مجازاً صرفه جویی، علم، یکی از رشته های علوم اجتماعی است که در باب کیفیت فعالیت مربوط به دخل و خرج و چگونگی روابط
فرهنگ فارسی معین