جدول جو
جدول جو

معنی افراطی - جستجوی لغت در جدول جو

افراطی
أقصى
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به عربی
افراطی
Extreme, Extremist, Hyperbolic, Inordinate
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
افراطی
extrême, extrémiste, hyperbolique, démesuré
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
افراطی
अतिवादी , चरमपंथी , अतिशयोक्ति , अति
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به هندی
افراطی
extrem, Extremist, hyperbolisch, übermäßig
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به آلمانی
افراطی
екстремальний , екстреміст , гіперболічний , надмірний
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
افراطی
ekstremalny, ekstremista, hiperboliczny, nadmierny
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به لهستانی
افراطی
极端的 , 极端分子 , 夸张的 , 过度的
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به چینی
افراطی
extremo, extremista, hiperbólico, desmesurado
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
افراطی
estremo, estremista, iperbolico, eccessivo
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
افراطی
extremo, extremista, hiperbólico, desmesurado
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
افراطی
extreem, extremist, hyperbolisch, buitensporig
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به هلندی
افراطی
קיצוני , היפרבולי , מופרז
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به عبری
افراطی
รุนแรง , ผู้สุดโต่ง , เกินจริง , มากเกินไป
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به تایلندی
افراطی
ekstrem, ekstremis, hiperbolik, berlebihan
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
افراطی
انتہائی , انتہا پسند , مبالغہ آمیز , زیادہ
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به اردو
افراطی
চরম , চরমপন্থী , অতিরঞ্জিত , অতিরিক্ত
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به بنگالی
افراطی
kali, mfuasi wa siasa kali, kupindua, kupita kiasi
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
افراطی
экстремальный , экстремист , гиперболический , чрезмерный
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به روسی
افراطی
극단적인 , 극단주의자 , 과장된 , 과도한
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به کره ای
افراطی
極端の , 極端主義者 , 誇張的 , 過度な
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
افراطی
aşırı, aşırıcı, abartılı
تصویری از افراطی
تصویر افراطی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از افراط
تصویر افراط
از حد درگذشتن، از حد و اندازه تجاوز کردن، زیاده روی کردن، زیاده روی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
محمد بن احمد حامدی مکنی به ابوبکر محدث است و محمد بن احمد بن افریقون افرانی نسفی از وی روایت کند. (از معجم البلدان). محدثان در فرهنگ اسلامی به عنوان حافظان میراث نبوی شناخته می شوند. آن ها با تلاش خستگی ناپذیر، هزاران حدیث را به صورت شفاهی یا مکتوب گردآوری و ثبت کردند. یکی از افتخارات تمدن اسلامی، وجود محدثانی است که در بررسی اسناد و راویان، به دقتی علمی دست یافتند که در هیچ تمدن دیگری یافت نمی شود. به واسطه محدثان، تاریخ شفاهی اسلام تبدیل به مجموعه ای دقیق و قابل اتکا شد.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
منسوب است به قریۀ افران یکی از قراء نسف که بعض محدثان بدانجا منسوبند. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
بلندی. ارتفاع:
ای دیو دوان چرا نمی بینی
از جهل نشیب دهر از افرازی.
ناصرخسرو.
لغت نامه دهخدا
جزیرۀ افریطی، نام جزیره ای از ناحیتهائی که برج سنبله برآن دلالت دارد. رجوع به التفهیم بیرونی ص 335 شود
لغت نامه دهخدا
اول کسی است که اسرار صور (صورتهای فلکی) را تتبع کرده و او راست: 1- کتاب الصور السبعه و اسرارها. 2- الصور الثمانیه و الاربعین. که مشتمل بر هزار و دوازده کوکب است
لغت نامه دهخدا
تصویری از افراط
تصویر افراط
از حد درگذرانیدن، زیاده روی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افراط
تصویر افراط
((اِ))
از حد درگذشتن، زیاده روی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افراط
تصویر افراط
زیاده روی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افرادی
تصویر افرادی
کسانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از افراط
تصویر افراط
Extravagance, Immoderacy, Intemperance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
محل رویش درخت افرا در جنگل، نام مرتعی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
انفجار، تورّم
دیکشنری اردو به فارسی