جدول جو
جدول جو

معنی اغتشاش - جستجوی لغت در جدول جو

اغتشاش
درهم برهم شدن، آشفتگی، شورش، ایجاد بی نظمی در مخالفت با حکومت، پیدا شدن غل و غش و آلودگی در کسی یا چیزی
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
فرهنگ فارسی عمید
اغتشاش
(اِ)
خیانت پذیرفتن یا گمان غش و خیانت نمودن چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مقابل نصیحت پذیرفتن یا گمان غش بردن بچیزی یا خائن شمردن. استغشاش: اغتشه و استغشه، ضد انتصحه و استنصحه او ظن به الغش اوعده غاشا. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
اغتشاش
خیانت پذیرفتن یا گمان غش و خیانت نمودن چیزی، شورش
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
فرهنگ لغت هوشیار
اغتشاش
((اِ تِ))
آشفته شدن، آشفتگی
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
فرهنگ فارسی معین
اغتشاش
آشوب، انقلاب، بلوا، تنش، شورش، قیام، نهضت، بلبشو، هرج ومرج، جنجال، سروصدا، همهمه، اختلال، پریشانی
متضاد: آرامش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اغتشاش
إزعاجٌ
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به عربی
اغتشاش
Sedition
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اغتشاش
sédition
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اغتشاش
sedición
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اغتشاش
мятеж
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به روسی
اغتشاش
Aufruhr
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به آلمانی
اغتشاش
заколот
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اغتشاش
bunt
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به لهستانی
اغتشاش
煽动
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به چینی
اغتشاش
sedição
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اغتشاش
فسادی
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به اردو
اغتشاش
বিদ্রোহ
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به بنگالی
اغتشاش
uasi
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اغتشاش
isyan
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اغتشاش
선동
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به کره ای
اغتشاش
扇動
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اغتشاش
sedizione
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اغتشاش
विद्रोह
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به هندی
اغتشاش
hasutan
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اغتشاش
การปลุกปั่น
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به تایلندی
اغتشاش
oproer
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به هلندی
اغتشاش
מרד
تصویری از اغتشاش
تصویر اغتشاش
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
شادمان شدن و اشتها پیدا کردن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَمَ طِ / طَ)
خشاش زمین خوردن. (منتهی الارب). خوردن حشرات زمین
لغت نامه دهخدا
(رَ بَ)
گیاه فاگرفتن. (زوزنی). گیاه فاکردن. (تاج المصادر). گیاه واکردن. گرد آوردن و جستن گیاه. جستن و فراهم آوردن حشیش. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ سُمْ)
خانه ساختن مرغ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آشیانه بپا کردن مرغ. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
دراز گردیدن: انتشّت الشجره انتشاشاً، و قول ابن عباد تصحیف، صوابه: أنتشت کأکرمت. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بسنگ یا بکلوخ استنجا کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
تصویری از اعتشاش
تصویر اعتشاش
لانه ساختن لاغری سستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتشاش
تصویر احتشاش
گیاهجویی
فرهنگ لغت هوشیار