- اعلان
- آگهی
معنی اعلان - جستجوی لغت در جدول جو
- اعلان
- آشکاراندن آشکارا کردن پدید ساختن، آگهی، جمع اعلانات. آشکار کردن، علنی کردن
- اعلان
- آشکار کردن، ظاهر ساختن، نوشته یا ورقۀ چاپ شده که به وسیلۀ آن مطلبی را به اطلاع عموم می رسانند، آگهی
- اعلان ((اِ))
- آشکارا کردن، آگهی
- اعلان
- Announcement
- اعلان
- объявление
- اعلان
- Ankündigung
- اعلان
- оголошення
- اعلان
- ogłoszenie
- اعلان
- anúncio
- اعلان
- annuncio
- اعلان
- anuncio
- اعلان
- annonce
- اعلان
- aankondiging
- اعلان
- การประกาศ
- اعلان
- pengumuman
- اعلان
- تكيّفٌ
- اعلان
- घोषणा
- اعلان
- הודעה
- اعلان
- tangazo
- اعلان
- ঘোষণা
- اعلان
- اعلان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باز نمود، ناموران، ویژه نام ها
ترکی شیر بیشه، جمع اصیل، نژادگان شامگاهان شیر بیسته، نامی از نامهای ترکی
بدهکار آزاری
آشکاری پیدایی
جمع عین، بزرگان اشراف
مدد کاران، یاوران، یاران
جمع علم، ناموران نامبرداران، درفش ها نشان ها، ویژه نام ها نیودش، هشدار دادن، دانا کردن جمع علم بزرگان ناموران نامداران، درفشها نشانها، اسامی خاص نامهای خاص. آگاهانیدن آگاه کردن دانا کردن، آگاهی، جمع اعلامات. یا اعلام جرم. عبارتست از اینکه وکلای مجلس یا دادستان یا اشخاص جرم شخصی را (که دارای مقام و رتبه قابل توجهی است) بسمع اولیای امور بر سانند و او را تعقیب کنند. یا اعلام خطر. آگاهانیدن از خطر. آگاه گردانیدن، کسی را باخبر کردن
بیمار گرداندن علیل کردن بیمار کردن، ناقص و علیل و بیمار کردن