- اعجب
- شگفت آورنده تر، عجیبتر
معنی اعجب - جستجوی لغت در جدول جو
- اعجب
- عجیب تر، شگفت آورتر، به شگفت آورنده تر
- اعجب ((اَ جَ))
- عجیب تر، شگفت آورتر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شگفتی
دست تنها، برادر مرده، بی کس و کار
مرد تنها، بی زن، گواراتر
فصیحتر، افصح، آنکه بیانش خوشتر است
شیرین تر خوشگوارتر می آب دهان
گنگ، کندزبان، جزتازی کسی که نتواند فصیح سخن گوید زبان بسته بسته زبان، کسی که نتواند بزبان عربی تکلم کند، کسی که عرب نباشد،جمع اعاجم
نزار نازک باریک
بزرگ سرین، ناتوان تر
شکم گنده، کیسه پر، گره دار، برآمده
جمع عجب، شگفتیها
کلان بینی
شگفتا، ای عجب
واجبتر، لازمتر
شگفت داشتن، حیرت
واجب ترین، لازم ترین
به شگفت آمدن، شگفت داشتن، شگفتی نمودن
کسی که حالت اعجاب به او دست داده باشد، به شگفتی آمده
به شگفت آورنده، خودبین، خودپسند، خودخواه
به شگفت آورنده، خودبین، خودپسند، خودخواه
به شگفت آوردن کسی را، عجیب دانستن و به شگفت آمدن، خودبینی، خودپسندی
شگفتی زای
جای شگفت و تعجب
((اَ جَ))
فرهنگ فارسی معین
کسی که نتواند فصیح سخن گوید، کسی که نتواند به زبانی غیرعربی سخن بگوید، غیرعرب، جمع اعاجم
Surprise, Astonishment, Interjection
изумление , междометие , сюрприз
Erstaunen, Zwischenruf, Überraschung
здивування , вигук , сюрприз
zdziwienie, wykrzyknik, niespodzianka
惊讶 , 感叹词 , 惊喜
espanto, interjeição, surpresa