جدول جو
جدول جو

معنی اعثک - جستجوی لغت در جدول جو

اعثک(اَ ثَ)
اعسر است وزناً و معنی ً. (منتهی الارب). اعسر است و آن که با دست چپ کار میکند. (ناظم الاطباء). بمعنی اعسر است و آن کسی است که با دست چپ کار میکند. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ ثا)
رنگی است مایل بسیاهی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رنگی است نزدیک بسیاهی. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(اَ فَ)
سخت گول. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). احمق. (تاج المصادر بیهقی) : اعفک و انوک، بغایت احمق. (یادداشت بخط مؤلف) ، تیره کردن آب را و دردی ناک نمودن شراب و دوشاب و روغن و مانند آن را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تیره کردن چیزی. (تاج المصادر بیهقی). تیره و دردی ناک ساختن روغن و شراب و جز آن. (از اقرب الموارد) ، پیه ناک شدن کوهان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پیه دار شدن کوهان. (از اقرب الموارد) ، خداوند گلۀ شتران بسیار شدن و آن از پنجاه بوده تا صد. (تاج المصادر بیهقی). دارای عکره یعنی پاره ای از گله از پنجاه تا صدیا پنجاه تا شصت و هفتاد شدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ ثَ / عُ ثَ / عُ ثُ)
ریشه های درخت خرما. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا