جدول جو
جدول جو

معنی اعتقاد - جستجوی لغت در جدول جو

اعتقاد
چیزی را باور داشتن، به درستی چیزی ایمان داشتن، عقیده، رای، نظر، عقیده و ایمان به حق بودن دین اسلام
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
فرهنگ فارسی عمید
اعتقاد
(یَ خوا / خا)
در دل گرفتن و قرار دادن در دل. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (آنندراج). در دل گرفتن. (غیاث اللغات).
لغت نامه دهخدا
اعتقاد
عقیده، باور، پنداشت
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
فرهنگ لغت هوشیار
اعتقاد
((اِ تِ))
باور داشتن، گرویدن به یک دین، باور، گروش
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
فرهنگ فارسی معین
اعتقاد
ایقان، ایمان، باور، عقیده، گروش، وثوق، یقین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اعتقاد
الاعتقاد
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به عربی
اعتقاد
Credence
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اعتقاد
crédibilité
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اعتقاد
信任
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به چینی
اعتقاد
ایمان
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به اردو
اعتقاد
вера
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به روسی
اعتقاد
Glaube
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به آلمانی
اعتقاد
віра
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اعتقاد
wiara
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به لهستانی
اعتقاد
imani
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اعتقاد
বিশ্বাস
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به بنگالی
اعتقاد
credibilidade
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اعتقاد
inanç
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اعتقاد
신뢰
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به کره ای
اعتقاد
信頼
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اعتقاد
विश्वास
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به هندی
اعتقاد
kepercayaan
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اعتقاد
ความเชื่อ
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به تایلندی
اعتقاد
geloof
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به هلندی
اعتقاد
credibilidad
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اعتقاد
credenza
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اعتقاد
אמונה
تصویری از اعتقاد
تصویر اعتقاد
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
بهمان معنی اعتقاد است که فارسیان گاهی یاء معروف به دان ملحق کنند. (آنندراج) :
تویی مراد و تویی مطلب و تویی مقصود
همه توئی و همین است اعتقادی ما.
ملاشانی تکلو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
هر چیز که شخص به آن معتقد بود و آنرا باور کرده باشد. (ناظم الاطباء). منسوب به اعتقاد بمعنی باور داشتن. معتقد بودن. یقین داشتن
لغت نامه دهخدا
تصویری از اعتباد
تصویر اعتباد
بنده گرفتن بنده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتداد
تصویر اعتداد
بشمار آوردن، چیزی را اهمیت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
خو گرفتن ها، معتاد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعتماد
تصویر اعتماد
استواری، پشتگرمی، باور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انتقاد
تصویر انتقاد
خرده گیری، سخن سنجی، نکوهش، سره کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتیاد
تصویر اعتیاد
بنگش
فرهنگ واژه فارسی سره