جمع واژۀ اعتبار، یعنی اطمینانی که بانک یا مؤسسه بشخص میکند و تا مبلغ معینی از سرمایۀ خودرا در اختیار او میگذارد. (از فرهنگ فارسی معین) ، بزغالۀ یکساله، جمع واژۀ عتاد، بمعنی ساخت و سامان و آمادگی جهت سفر. (منتهی الارب)
جَمعِ واژۀ اعتبار، یعنی اطمینانی که بانک یا مؤسسه بشخص میکند و تا مبلغ معینی از سرمایۀ خودرا در اختیار او میگذارد. (از فرهنگ فارسی معین) ، بزغالۀ یکساله، جَمعِ واژۀ عَتاد، بمعنی ساخت و سامان و آمادگی جهت سفر. (منتهی الارب)
اختیار، مقابل جبر، آزادی انسان در انجام دادن کاری یا ترک آن، در تصوف ترجیح دادن ارادۀ حق بر ارادۀ خود به وسیلۀ سالک، انتخاب کردن، برگزیدن، در علم نجوم انتخاب زمان مناسب برای انجام کاری با استفاده از منازل قمر
اختیار، مقابلِ جبر، آزادی انسان در انجام دادن کاری یا ترک آن، در تصوف ترجیح دادن ارادۀ حق بر ارادۀ خود به وسیلۀ سالک، انتخاب کردن، برگزیدن، در علم نجوم انتخاب زمان مناسب برای انجام کاری با استفاده از منازل قمر
توان ها، گزینش ها، جمع اختیار. اختیارها، علمی است که از احکام هر وقت و زمان از خیر و شر و اوقاتی که در آنها باید از شروع بکاری پرهیز کرد و اوقاتی که در آنها میتوان بکاری پرداخت و اوقاتی که انجام دادن کاری در آنها بین بین است بحث میکند و این امور بعلت بودن شمس است در برجها و قمر در منازل خود و اوضاع واقع بین آنها دو از مقابله و تربیع و تسدیس و غیره
توان ها، گزینش ها، جمع اختیار. اختیارها، علمی است که از احکام هر وقت و زمان از خیر و شر و اوقاتی که در آنها باید از شروع بکاری پرهیز کرد و اوقاتی که در آنها میتوان بکاری پرداخت و اوقاتی که انجام دادن کاری در آنها بین بین است بحث میکند و این امور بعلت بودن شمس است در برجها و قمر در منازل خود و اوضاع واقع بین آنها دو از مقابله و تربیع و تسدیس و غیره