جدول جو
جدول جو

معنی اعاریب - جستجوی لغت در جدول جو

اعاریب
(اَ)
علی الجمع، تازیان بیابان باش خاصه، و لا واحد له و قیل هو جمع اعراب و النسبه الیه اعرابی و هو واحده. (منتهی الارب). و رجوع به اعرابی شود. جمع واژۀ اعراب. (ناظم الاطباء). جج و لیس اعراب جمعاً لعرب. (مهذب الاسماء). اهل بادیه. بادیه نشین. و صاحب اقرب الموارد ذیل اعراب آرد: ساکنان بادیه از عرب بخصوص واحدی ندارد و گویند واحد آن اعرابی است و در شعر فصیح اعاریب آمده چون:
اعاریب ذوو فخر بافک.
و در صحاح آمده است: نسبت به اعراب اعرابی است، واحدی ندارد و اعراب جمع عرب نیست مانند انباط که جمع واژۀ نبط است بلکه عرب اسم جنس است - انتهی. و در تعریفات آمده است که: اعراب، جاهل از عرب. (از اقرب الموارد). و در متن اللغه آمده است: اعراب بادیه نشینان اند و مفردی ندارد و نسبت بدان اعرابی است یا هر بادیه نشینی که در طلب گیاه و جستجوی جایگاه بارانی باشد خواه عربی و خواه از موالی را اعرابی خوانند. جمع واژۀ اعراب. و رجوع به اعراب و اعرابی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انابیب
تصویر انابیب
انبوب ها، فاصلۀ میان دو بند یا گره نی، جمع واژۀ انبوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغارید
تصویر اغارید
آوازهای خوش و طرب انگیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخاریب
تصویر تخاریب
تخریب ها، خراب کردن ها، ویران کردن ها، جمع واژۀ تخریب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعاریض
تصویر اعاریض
جمع واژۀ عروض، در علوم ادبی میزان شعر، جمع اعاریض، در علوم ادبی جزء آخر مصراع اول بیت، ناحیه، کرانه و گوشه، راه در کوه، در علوم ادبی مضمون کلام، در علوم ادبی علمی که به وسیلۀ آن به اوزان شعر و تغییرات آن پی می برند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعاجیب
تصویر اعاجیب
اعجوبه ها، اشخاص عجیب، شگفت آورها، جمع واژۀ اعجوبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اباریق
تصویر اباریق
ابریق ها، ظروف سفالی یا بلوری لوله دار و دارای دسته که در آن مایعات می ریختند، جمع واژۀ ابریق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکاذیب
تصویر اکاذیب
کذب ها، دروغ گفتن ها، دروغ ها، جمع واژۀ کذب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اساریر
تصویر اساریر
اسرارها، سرّ ها، جمع واژۀ اسرار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعشاری
تصویر اعشاری
مربوط به اعشار، ارقام بعد از ممیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعرابی
تصویر اعرابی
عرب بادیه نشین، تازی بیابانی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
جمع واژۀ عروض. هو جمع علی غیر قیاس کأنّه جمع واژۀ اعریض. (منتهی الارب). جمع واژۀ عروض. (ناظم الاطباء) (متن اللغه). جمع واژۀ عروض کأنّه جمع واژۀ اعریض. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ اعجوبه. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغه). شگفتها. کاءنّه جمع واژۀ اعجوبه کاحدوثه و احادیث. (منتهی الارب). عجبها. شگفتیها، نفقه و قوت دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نفقۀ عیال دادن. (از متن اللغه). اعالۀ عیال خود، کفایت کردن و قوت دادن به ایشان. (از اقرب الموارد). عیالداری کردن و کافی گشتن آنها را. (منتهی الارب) ، حریص گشتن. (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). در منتهی الارب این معنی در ذیل یایی آمده است. بسیارعیال شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی) (ناظم الاطباء) ، خداوند عیال شدن. (از متن اللغه) (تاج المصادر بیهقی) ، درویش شدن. فقیر شدن. (منتهی الارب). در جستجوی شکار بودن. (از متن اللغه) ، جستجو کردن گرگ و پلنگ و شیر، شکاررا. (از متن اللغه). و رجوع به اعوال و اعیال شود
لغت نامه دهخدا
جمع اسروع، جوانه های رز، آبداری دندان، نشان های کمان، پاره های سیم وزر گداخته، کرمکان سرخ سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساریر
تصویر اساریر
جمع اسرار، خطهای کف دست یا پیشانی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع اعجوبه، شگفتی زای ها داستان های شگفت جمع اعجوبه آنچه مردم را در تعجب اندازد، جمع عجیب چیزهای شگفت آور و غریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اباریق
تصویر اباریق
ظروف سفالینه، کوزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اباریز
تصویر اباریز
جمع برز، دیگ ابزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسالیب
تصویر اسالیب
جمع اسلوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعاجیب
تصویر تعاجیب
جمع ندارد، شگفتی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعاشیب
تصویر تعاشیب
قطعه های متفرق زمین گیاهدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخاریب
تصویر تخاریب
ویران کردنها، تخاریب بلاد و شهرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابیب
تصویر انابیب
جمع انبوب، نیچه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغارید
تصویر اغارید
آواز و خواندن پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افاریز
تصویر افاریز
جمع افریز، یونانی به تازی رفته بر زین ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکاذیب
تصویر اکاذیب
خبرهای دروغ، دروغها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکالیب
تصویر اکالیب
جمع کلب، سگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعرابی
تصویر اعرابی
بادیه نشین، عرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعاریض
تصویر اعاریض
جمع عروض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصاحیب
تصویر اصاحیب
جمع اصحاب، خواستاران یاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعاجیب
تصویر اعاجیب
جمع اعجوبه، چیزهای شگفت آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکاذیب
تصویر اکاذیب
دروغ ها، ژاژه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکالیب
تصویر اکالیب
سگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اباریق
تصویر اباریق
آوتابه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعشاری
تصویر اعشاری
دهدهی
فرهنگ واژه فارسی سره