جدول جو
جدول جو

معنی اطیبان - جستجوی لغت در جدول جو

اطیبان
(اَطْ یَ)
خواب و نکاح. (السامی فی الاسامی). خواب و نکاح و گویند: خوردن و نکاح. (مهذب الاسماء). اکل و جماع یا دهن و فرج یا پیه و جوانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خوردن و جماع کردن یا دهن و عورت یا پیه و جوانی است. (ترجمه قاموس). اکل و نکاح از ابن اعرابی و عبارت: ذهب اطیباه را بدین معنی تفسیر کرده اند و بگفتۀ ابن سکیت خواب و نکاح است و آن را در المزهر نقل کرده است. یا اطیبان دهن و فرج یا شحم و شباب است و گویند رطب و خزیر است و دو معنی اخیر از شرح مواهب است. (از تاج العروس). اکل و زواج. گویند: ذهب الاطیبان و بقی الاخبثان، یعنی ضرطه و سرفه. (از اقرب الموارد). اکل و نکاح یا خواب و نکاح یا شمم و شباب یا شیر و خرما یا جز اینها. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ادیبانه
تصویر ادیبانه
مانند ادیبان، ادیب مانند، به روش ادبی، دارای فنون ادب، ادبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انیران
تصویر انیران
در آیین زردشتی فرشتۀ موکل بر نکاح، روز سی ام از هر ماه خورشیدی، برای مثال سفندارمذماه رفته تمام / به روزی که خوانی انیرانش نام ی در این روز زردشت پاکیزه دین / درآمد سوی حد ایران زمین (زراتشت بهرام - لغت نامه - انیران)
غیر ایرانی، غیر ایران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
خاطر جمعی ناشی از رسیدن به یقین، تردید نداشتن در مورد چیزی، آرامش خاطر به دلیل اعتماد به کسی
اطمینان دادن: خاطر جمعی دادن، آسوده خاطر ساختن
اطمینان داشتن: اعتماد داشتن، یقین داشتن
اطمینان یافتن: خاطر جمع شدن، مطمئن شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انیسان
تصویر انیسان
سخن دروغ، گفتار بیهوده، خلاف
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
دهی است جزء دهستان تولم بخش مرکزی شهرستان فومن. واقع در 10هزارگزی شمال فومن و کنار شوسۀ صومعه سرا برشت. دارای 227 تن سکنه که آب رود خانه ماسوله و گازر رودبار آنجا را مشروب می کند. محصول آنجا برنج، چای و ابریشم و شغل اهالی زراعت و مکاری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
آرامیدن و قرار گرفتن بدان، آسودگی خاطر داشتن، آسایش خاطر داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اضطبان
تصویر اضطبان
بغل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغیلان
تصویر اغیلان
درخت صمغ عربی صمغ عربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انیران
تصویر انیران
خارجی، غیر ایرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انصبان
تصویر انصبان
برگشتن
فرهنگ لغت هوشیار
ادبمندانه مانند ادیبان: ادیبانه سخن گفت، ادبی مربوط بادبیات: بیانات ادیبانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اربیان
تصویر اربیان
از جانوران ملخ دریایی میگو از گیاهان: بابونه سگ میگو، بابونه سگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التبان
تصویر التبان
شیر مکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
آرامش خاطر یافتن، آرامش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انیران
تصویر انیران
غیر ایرانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انیران
تصویر انیران
نام فرشته ای در دین زردشتی، نام روز سی ام از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انیسان
تصویر انیسان
((اَ نِ))
افسانه، گفتار و سخن بیهوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اربیان
تصویر اربیان
((اَ یا اُ))
میگو، بابونه سگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ادیبانه
تصویر ادیبانه
((اَ نِ))
مانند ادیبان، ادبی، مربوط به ادبیات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتوبان
تصویر اتوبان
((اُ))
جاده پهن ماشین رو دو طرفه، آزادراه، بزرگ راه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
بی گمانی، استواری، آسودگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اریبانه
تصویر اریبانه
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
Assurance, Reassurance, Sureness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
assurance, certitude
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
уверенность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
Zusicherung, Beruhigung, Gewissheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
запевнення , впевненість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
zapewnienie, pewność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
保证 , 安慰 , 确信
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
garantia, certeza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
assicurazione, rassicurazione, certezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
seguridad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
verzekering, zekerheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اطمینان
تصویر اطمینان
การรับรอง , ความมั่นใจ , ความแน่นอน
دیکشنری فارسی به تایلندی