جدول جو
جدول جو

معنی اطلاعات - جستجوی لغت در جدول جو

اطلاعات
اطلاع، گیشه یا محلی در یک اداره یا مؤسسه برای راهنمایی مراجعه کنندگان، وزارتخانه ای برای حفظ امنیت کشور مثلاً مامورهای اطلاعات
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
فرهنگ فارسی عمید
اطلاعات
آگهی ها جمع اطلاع
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
فرهنگ لغت هوشیار
اطلاعات
آگهی ها، داده ها، درونداد
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
فرهنگ واژه فارسی سره
اطلاعات
داده ها، دانسته ها، معلومات، مفروضات
متضاد: مجهولات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اطلاعات
معلومةٌ
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به عربی
اطلاعات
Information
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اطلاعات
information
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اطلاعات
информация
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به روسی
اطلاعات
Information
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به آلمانی
اطلاعات
інформація
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اطلاعات
informacja
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به لهستانی
اطلاعات
信息
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به چینی
اطلاعات
informação
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اطلاعات
informazione
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اطلاعات
معلومات
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به اردو
اطلاعات
informatie
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به هلندی
اطلاعات
তথ্য
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به بنگالی
اطلاعات
taarifa
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اطلاعات
bilgi
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اطلاعات
정보
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به کره ای
اطلاعات
情報
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اطلاعات
información
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اطلاعات
जानकारी
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به هندی
اطلاعات
informasi
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اطلاعات
ข้อมูล
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به تایلندی
اطلاعات
מידע
تصویری از اطلاعات
تصویر اطلاعات
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ شُ دَ)
بطور آگاهی و بطور اطلاع. از روی دانستگی و از روی فهمیدگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اصطلاحات
تصویر اصطلاحات
زبانزدها جمع اصطلاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصطناعات
تصویر اصطناعات
جمع اصطناع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجاعات
تصویر ارجاعات
واگذاشته ها فرستاده ها، جمع ارجاع
فرهنگ لغت هوشیار
رسانیدن (نامه یا پیام) ایصال، جمع ابلاغات، رساندن اوراق قضائی بوسیله ماء مور مخصوص به اشخاصی که در آن اوراق قید شده است. یا ابلاغ حکم. رساندن حکم دادگاه است به محکوم علیه بصورت قانونی. یا ابلاغ دادنامه. رسانیدن حکم برویت اصحاب دعوی یا قایم مقام قانونی آنان بصورت قانونی. یا ابلاغ عادی. رساندن دادنامه است باطلاع محکوم علیه بوسیله تسلیم رونوشت حکم غیابی به بستگان و خدمه یا الصاق با قامتگاه یا درج در مطبوعات. یا ابلاغ واقعی. تسلیم رونوشت حکم غیابی است بشخص محکوم علیه غایب یا قایم مقام قانونی او بطریق قانونی
فرهنگ لغت هوشیار
نهاده ها یله ها جمع اطلاق یا اطلاقات دیوان. مطالبات و مصادرات دیوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصطلاحات
تصویر اصطلاحات
واژگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطلاعیه
تصویر اطلاعیه
آگهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مطالعات
تصویر مطالعات
پژوهش ها
فرهنگ واژه فارسی سره