جدول جو
جدول جو

معنی اطاقک - جستجوی لغت در جدول جو

اطاقک
اتاقک، اتاق کوچک
تصویری از اطاقک
تصویر اطاقک
فرهنگ فارسی عمید
اطاقک
اتاقک، دکه، کابین
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اتاقک
تصویر اتاقک
اتاق کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اطاق
تصویر اطاق
اتاق، بخشی از یک ساختمان شامل دیوار، سقف و در برای سکونت یا کار، قسمتی از وسیلۀ نقلیه که سرنشینان در آن می نشینند، محفظه ای در دستگاه یا وسیلۀ باربری مثلاً اتاق بار
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ زَ / زِ بَ)
توانستن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان تهذیب عادل ص 14) (آنندراج). توانستن چیزی را. توانایی بر آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ زَ / زِ)
رجوع به اطاقه شود
لغت نامه دهخدا
(اُ)
صاحب فرهنگ نظام در ذیل اتاغ آرد: یک حجره از حجرات خانه. مثال: در خانه من چندین اتاغ است. لفظ مذکور ترکی را با قاف (اتاق) و با طا (اطاق) هم می نویسند و در تحریر امروز ایران آخری (اطاق) رایج است. در اصل زبان فارسی خانه را سرا و اطاق را خانه میگفتند، اکنون هم در بسیاری از السنۀ ولایتی همان طور است. (فرهنگ نظام). و صاحب آنندراج در ذیل اتاق و اتاغ آرد: خانه و خیمه. حجره و یورد و خانه و شبستان و جایی که آدمی در آن آسایش میکند و محلی که در آن رخت و سامان و اسباب خانه را میگذارند. (ناظم الاطباء). وثاق. مشکو. دورین. کریچه. (یادداشت مؤلف).
- اطاق بار، دربار. اطاقی که اجازۀ حضور دهند.
- اطاق بازرگانی، جایگاه و سازمانی که بازرگانان در آنجا درباره اقتصادیات کشور تبادل افکار و همکاری میکنند و دارای رئیس و هیئت مدیره است. ایوان بازرگانی.
- اطاق بزرگ، اطاقهای بزرگ و وسیع را تالار یاسالن نامند.
- اطاق پذیرایی، مهمانخانه. اطاقی که در آن مهمانان را می پذیرند و دارای مبل واثاث بهتری است نسبت به اطاقهای دیگر هر خانه.
- اطاق ترن، اطاقهای کوچک ترن راکوپه خوانند.
- اطاقچه، اطاق کوچک. اطاقک. رجوع به اطاقک شود.
- اطاق خواب، خوابگاه. اطاقی که مخصوص خوابیدن ترتیب دهند.
- اطاقدار، آنکه اطاقی را نگهبانی کند. خادم مراقب پاکی و نظم کالاهای اطاق.
-
لغت نامه دهخدا
تصویری از اطاق
تصویر اطاق
حجره، خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاقک
تصویر طاقک
نادرست نویسی تاخک آزاد درخت، تلخه زه آزاد درخت زیتون تلخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطاق
تصویر اطاق
((اُ))
حجره، خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اطاق
تصویر اطاق
اتاغ، اتاق
فرهنگ واژه فارسی سره
کابین، کلبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بیت، خانه، حجره، دکه، دفتر
فرهنگ واژه مترادف متضاد