جدول جو
جدول جو

معنی اصلاندوز - جستجوی لغت در جدول جو

اصلاندوز(اَ)
آصلاندوز. دهی است جزء دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 120 هزارگزی شمال باختری بیله سوار، در مسیر شوسۀ آصلاندوز - بیله سوار. محلی کوهستانی، گرمسیر، دارای 25 تن سکنه که شیعه اند و بترکی سخن گویند. آب آن از رود ارس تأمین میشود و محصول آن غلات، حبوبات، و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه ده ارابه رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) ، نهال و درخت تازه روییده و درخت کوچک: من برای باغم صد اصله میوه خریدم که بکارم. (فرهنگ نظام). و در تداول مردم گویند: ده اصله تبریزی، پنج اصله چنار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ لَ)
پالانگر، اکاف
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان واقع در 45 هزارگزی قیدار. محلی کوهستانی، معتدل و سکنۀ آن 236 تن است که شیعه و ترکی زبان اند. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات دیمی و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی و جاجیم بافی و گلیم بافی است. راه آن مالرو است و ساکنان آن از طایفۀ شاهسون اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
آنکه پالان دوزد سازنده پالان برای ستوران پالانگر. شخصی که پالان اسب و الاغ میدوزد
فرهنگ لغت هوشیار