- اصفاهانک
- شعبه ایست از شعب بیست و چهارگانه موسیقی
معنی اصفاهانک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی شده اسپهان سپاهان ز آذربایگان وری و گیلان ز خوزستان و استخر و سپاهان (ویس و رامین)
اسپهانک شاخه ای از بیست و چهار شاخه خنیا (موسیقی) شعبه ایست از شعب بیست و چهارگانه موسیقی
سپاهانک زبانزدی در خنیا یکی از دوازده مقام موسیقی قدیم
آوازی در دستگاه همایون
اسپاهان، اصفهان
پارسی تازی شده اسپهان سپاهان اصفهان، مقامی از دوازده مقام موسیقی اصفهانک
منسوب به اصفهان. ساخته اصفهان، از مردم اصفهان اهل اصفهان
اسپهان، اسپاهان
پارسی تازی شده اسپهان سپاهان ز آذربایگان وری و گیلان ز خوزستان و استخر و سپاهان (ویس و رامین)، پرده ایست از موسیقی
پارسی تازی گشته سپاهان نام پرده ای از خنیا که در پایان شب سرایند اصفهان، پرده ای است از موسیقی قدیم که آن را در آخر شب می سرودند
گوشه ای در دستگاه های ماهور و نوا، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی، برای مثال به یاد مجلس خسرو چو برکشد مطرب / گهی عراق زند گاهی اصفهان گیرد (حافظ - ۱۰۳۵)
سپاهان، اسم شهر اصفهان، یکی از نواهای موسیقی قدیم
اصفهان، برای مثال ور پردۀ عشاق صفاهان و حجاز است / از حنجرۀ مطرب مکروه نزیبد (سعدی - ۹۵ حاشیه)