- اصالت
با اصل بودن، اصل داشتن، اصیل بودن، ریشه دار بودن، نیک نژاد بودن، نجابت
معنی اصالت - جستجوی لغت در جدول جو
- اصالت (نَ حَ کُ نَنْ دَ / دِ)
نجابت و شرافت. (فرهنگ نظام). اصیل بودن. (اقرب الموارد). اصلی شدن. (از تاج المصادر) (آنندراج). نجابت: و کریمتر قریش از روی اصالت نسب. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308).
- اصالت
نجابت، شرافت، اصیل بودن، اصلی شدن
- اصالت ((اَ لَ))
نژاده بودن، اصیل بودن، نجابت داشتن
- اصالت
نژادگی، تبارمندی، نیک نژادی
- اصالت
آزادگی، پاک نژادی، ریشه داری، نجابت، نژاده، وارستگی، صحت
- اصالت
أصالةٌ
- اصالت
Authenticity, Genuineness, Originality, Trueness
- اصالت
authenticité, originalité, véracité
- اصالت
真实性 , 原创性 , 真正性
- اصالت
اصلیت , اصالت , سچائی
- اصالت
подлинность , оригинальность , правдивость
- اصالت
Authentizität, Echtheit, Originalität, Wahrhaftigkeit
- اصالت
автентичність , оригінальність , правдивість
- اصالت
autentyczność, oryginalność, prawdziwość
- اصالت
اصالت
- اصالت
ukweli wa asili, ukweli, asili
- اصالت
সত্যতা , সততা , মৌলিকত্ব
- اصالت
autenticidade, originalidade, veracidade
- اصالت
özgünlük, gerçeklik, doğruluk
- اصالت
진실성 , 진정성 , 독창성
- اصالت
真実性 , 本物 , 独創性
- اصالت
אותנטיות , אֲמִתִּיּוּת , מְקוֹרִיוּת , אֲמִיתִיּוּת
- اصالت
keaslian, orisinalitas, kebenaran
- اصالت
ความแท้จริง , ความเป็นต้นฉบับ , ความจริง
- اصالت
authenticiteit, echtheid, originaliteit, waarheidsgetrouwheid
- اصالت
autenticidad, originalidad, veracidad
- اصالت
autenticità, originalità, veridicità
- اصالت
प्रामाणिकता , वास्तविकता , मौलिकता , सत्यता
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نژادگی گهرداشت بنوندی اری بنداشتی، پایداری، نوآوری از طرف خود از جانب خود مقابل وکاله
دورکردن راندن، برداشتن از میان برداشتن، نیست گردانیدن، پاک کردن زدودن طرد و دفع کردن دور کردن (از جایی) راندن، زایل کردن محو کردن بر طرف کردن از بین بردن، هک کردن نیست گردانیدن
صاحب دامان گردانیدن فروهشتن دامان و جز آن، زیاد کردن ساکنی بر وتد آخر جزو و آن در مستفعلن مستفعن باشد، یا اذالت کسی. خوار و سبک داشتن او را و پروای وی نکردن خوار کردن
کار واگذاری، دیگرگونی، چاره سازی، در زبانزد دادگستری به دادگاه هم ارز فرستادن: دگر داد گاهی محول کردن واگذاشتن کار بدیگری، بحال دیگر یا بجای دیگر گشتن، حیله کردن چاره ساختن، خارج ساختن رسیدگی بجرمی از محکمه ای که صحیت محلی دارد و بمحکمه هم عرض آن فرستادن، این خروج از صحیت بمنظور حفظ نظم و رعایت مصالح صورت میگیرد
