جدول جو
جدول جو

معنی اشویتز - جستجوی لغت در جدول جو

اشویتز(اِشْ)
اشویز. نام قصبه ایست در سویس که در 105 هزارگزی مشرق برن واقع است. قصبۀ مزبور نزدیک دریاچۀ کوچکی در دامنۀ کوه متین است که بعلت سبزه زارها و چمنهای خرم و باصفا از مناظر زیبای طبیعت بشمار می رود. با اینکه شهرک یادکرده در آغاز تشکیل کشور سویس مرکزیت داشت ولی بصورت شهر بزرگی درنیامد بلکه میتوان آنرا دهکده ای بزرگ یا شهرکی بشمار آورد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ)
نام قصبه ای در کشور آلمان است واقع در شش هزارگزی شمال شرقی سالبورگ
لغت نامه دهخدا
(اِشْ)
اشوارچ. نام راهبی از اهالی شهر فریبورگ در کشور آلمان بود و در قرن چهاردهم میلادی میزیست. عوام وی را کاشف و مخترع باروت میدانند و برحسب روایت دیگر کشف باروت قبل از وی بوده و او راه بکار بردن و استفادۀ از آن را ابتکار کرده و به وندیکیها آموخته است. مجسمۀ وی را در میهن او برپا ساخته اند. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اِسْ یِ تِ)
بادام، یکی اسم اصلی و اولی بیت ایل است (سفر پیدایش 28:19 و 35:6 و 48:3) (یوشع 16:2) و از این آیه معلوم میشود که لوز در جوار بیت ایل بوده است (یوشع 18:13، داود 1:22). رجوع به بیت ایل شود. دوم اسم شهری است در اراضی حتیان که یکی از اهل لوز قدیم که با قوم خود هلاک نشده بود آن را بنا کرد (داود 1:23-26) و این همان لویزۀ حالیه است که به مسافت 4 میل به شمال غربی بانیاس واقع است. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دهی است جزء دهستان املش بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 8000گزی باختر رودسر و 50000 گزی خاور املش واقع است. محلی جلگه، معتدل، مرطوب و مالاریائی است و سکنۀ آن 120 تن میباشد که شیعه اند و بلهجۀ گیلکی سخن میگویند. آب آن از پلرود تأمین میشود و محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ)
کلمه اوستایی بمعنی پاک، مقدس. رجوع به یشتها ص 32 و 604، و اشون شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
فلران. آهنگساز فرانسوی که در بلامنت بسال 1870 میلادی متولد شد وی مصنف چهل وهفتمین آهنگ تراژدی سالومه و عضو آکادمی هنرهای زیبای فرانسه بود
لغت نامه دهخدا
نام محلولی که مواد پکتیکی را در خود حل میکند، (از گیاه شناسی ثابتی ص 45)
لغت نامه دهخدا
(اِشْ)
یکی از نواحی 25گانه ایست که جمهوری سویس را بوجود آورده اند. از شمال به دو ناحیۀ سنت کال و زوریخ و از باختر به دو ناحیۀ زوگ و لسرن و از جنوب به ناحیۀ اوری و از خاور به ناحیۀ گلاریس محدود است. مساحت ناحیۀ مزبور به 907 هزار گز مربعمیرسد و جمعیت آن در حدود 51235 تن است که از آئین کاتولیک پیروی میکنند و بزبان آلمانی سخن میگویند
لغت نامه دهخدا
(اَشْ وا)
نعت تفضیلی از شوی:
و ما دول الایام نعمی و ابؤساً
بأجرح فی الاقوام منه و لا اشوی.
بحتری.
و رجوع به اجرح شود
لغت نامه دهخدا
(اَشْ وَ)
متکبر و گردنکش. (منتهی الارب). متکبر. (المنجد)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
بخشودن و ترحم نمودن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
هاینریش، آهنگساز آلمانی که در شهر کوستریتز در سال 1585 میلادی بدنیا آمد و در سال 1672 میلادی درگذشت، وی یکی از بزرگترین استادان مکتب موسیقی آلمانی و مصنف آثار مذهبی بسیار است چون مزامیر، تاریخ مقدس، عواطف، آثار مزبور بسیار تحت تأثیر هنر مونتوردی قرار گرفته اند، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشوز
تصویر اشوز
متکبر، گردنکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشویی
تصویر اشویی
تقدس
فرهنگ واژه فارسی سره