جدول جو
جدول جو

معنی اشوارتز - جستجوی لغت در جدول جو

اشوارتز
(اِشْ)
اشوارچ. نام راهبی از اهالی شهر فریبورگ در کشور آلمان بود و در قرن چهاردهم میلادی میزیست. عوام وی را کاشف و مخترع باروت میدانند و برحسب روایت دیگر کشف باروت قبل از وی بوده و او راه بکار بردن و استفادۀ از آن را ابتکار کرده و به وندیکیها آموخته است. مجسمۀ وی را در میهن او برپا ساخته اند. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوارتز
تصویر کوارتز
کانی شفّافی که از شیشه سخت تر است و در جواهرسازی، ساعت سازی، ساختن وسایل نوری و الکترونی به کار می رود، درّ کوهی
فرهنگ فارسی عمید
(اِشْ)
اشویز. نام قصبه ایست در سویس که در 105 هزارگزی مشرق برن واقع است. قصبۀ مزبور نزدیک دریاچۀ کوچکی در دامنۀ کوه متین است که بعلت سبزه زارها و چمنهای خرم و باصفا از مناظر زیبای طبیعت بشمار می رود. با اینکه شهرک یادکرده در آغاز تشکیل کشور سویس مرکزیت داشت ولی بصورت شهر بزرگی درنیامد بلکه میتوان آنرا دهکده ای بزرگ یا شهرکی بشمار آورد
لغت نامه دهخدا
(گُ زَ دَ / دِ)
رجوع به اشاره شود
لغت نامه دهخدا
(نِ شامْ بَ)
اشوار نار را یا به نار، برداشتن آتش را. (ازالمنجد). بلند کردن آتش را، یقال: اشار النار و اشار بها و کذا اشور بها (بالتصحیح). (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
جمع واژۀ شیراز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به شیراز شود
لغت نامه دهخدا
ماده ای است به فرمول sio2 که دارای سختی بالنسبه زیاد است (سختی آن 7 است) و بر روی شیشه خط می اندازد، وزن مخصوصش 2/65 است و در حقیقت یک سیلیس (انیدرید سیلیسیک) خالص است که در دستگاه رومبوادریک متبلور می شود و شکل متداول آن منشور شش وجهی است که دو قاعده آن دو هرم مسدس القاعده می باشد، کوارتز عنصر اصلی سنگهای آذرین است، بلورهای کوارتز را معمولاً ’درّ کوهی’ می نامند، (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(اِشْ)
اشوارچبورگ. نام یکی از نواحی میانۀ کشور آلمان است که به اراضی پروس محاط می باشد و مساحت سطح آن به 1802 کیلومتر مربع بالغ میگردد. اراضی آن ناهموار ولی بسیار حاصلخیز است و به اندازۀ نیازمندی محلی حبوبات و کتان بعمل می آید. مراتع و حیوانات آن نیز فراوان است و دارای جنگل هم می باشد و صنایع آن نیزپیشرفتی کامل کرده است و دارای کارخانه های گوناگون میباشد. این سرزمین دارای کانهای سرب، آهن، کوبالت، مس، نمک، مرمر و غیره است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اِشْ زِ)
نام نهری است در ساکسه و از توابع شط ورا میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
طبیعی دان انگلیسی، متولد در وستهام (1693- 1773م.). او راست: تاریخ طبیعی پرندگان نامعروف
لغت نامه دهخدا
(اِ)
نام قصبه ای در کشور آلمان است واقع در شش هزارگزی شمال شرقی سالبورگ
لغت نامه دهخدا
(اِشْ زَ)
اشوارچه. نام رودخانه ایست در کشور اتریش که به رود خانه پتین می پیوندد و شط لینه را تشکیل میدهد
نام رودخانه ایست در پرنس نشین اشوارتزبورگ و وارد نهر سار میگردد. (از قاموس الاعلام ترکی)
نام رودخانه ایست در موراویا و از توابع نهر تایه میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشارت
تصویر اشارت
چیزی را آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
((کُ))
ماده ای است به فرمول 2 Sio که دارای سختی بالنسبه زیاد است (سختی آن 7 است) و بر روی شیشه خط می اندازد. شکل متداول آن منشور شش وجهی است که دو قاعده آن دو هرم مسدس القاعده می باشد. کوارتز عنصر اصلی سنگ های آذرین اسید است. بلورهای کوارت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشارت
تصویر اشارت
با دست چیزی را نشان دادن، با حرکت دست و چشم و ابرو مطلبی را القا کردن، دستور، فرمان، رمز، ایماء، تقریر، بیان
فرهنگ فارسی معین
آمار
فرهنگ گویش مازندرانی
اشاره ای، نشان دهنده، اشاری
دیکشنری اردو به فارسی