جدول جو
جدول جو

معنی اشمیت - جستجوی لغت در جدول جو

اشمیت
(اِ)
فلران. آهنگساز فرانسوی که در بلامنت بسال 1870 میلادی متولد شد وی مصنف چهل وهفتمین آهنگ تراژدی سالومه و عضو آکادمی هنرهای زیبای فرانسه بود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
مهم بودن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ تِ)
دعا کردن کسی راکه عطسه زند. (دهار). دعای عطسه گفتن یا عام است و منه حدیث: زواج فاطمه علیها الصلوه و السلام فاتاهما فدعا لهما و شمت علیهما ثم خرج. و دعای عطسه مسنون است نزد شافعی و دیگران مر شنونده را و مشهور از مالکیه وجوب آن است. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دعاکردن عطسه کننده را. (از اقرب الموارد) ، خائب و خاسر گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، فراهم آوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قُوْ وَ گِ رِ تَ)
لزوم. وجوب. احتیاج. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
میشل. (1726- 1794 میلادی). از مورّخان آلمان بود که تاریخ مفصلی برای آلمان نوشت ولی در زمان حیات خود او 11 جلد آن منتشر شد و بقیه را دیگران پس از مرگش از روی یادداشتهای وی گردآوری و منتشر کردند
یوهان کریستوفر. (1768- 1854 میلادی). از نویسندگان آلمان بود که در قصبۀ دینکلسبول باویرمتولد شد و در قصه نویسی برای کودکان شهرت داشت. داستانهای او را به اکثر السنۀ اروپا ترجمه کرده اند
کریستو. (1740- 1801 میلادی). یکی از مورخان آلمان بود و تاریخی درباره روسیه تألیف کرد
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دهی است جزء دهستان املش بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 8000گزی باختر رودسر و 50000 گزی خاور املش واقع است. محلی جلگه، معتدل، مرطوب و مالاریائی است و سکنۀ آن 120 تن میباشد که شیعه اند و بلهجۀ گیلکی سخن میگویند. آب آن از پلرود تأمین میشود و محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(نَ شِ)
شاد گردانیدن کسی را به غم دشمن: اشمته اﷲ به، شاد گرداند او را خدای به غم دشمن. (منتهی الارب). شاد شدن به غم دشمن. (آنندراج). شادکامه کردن دشمن. (زوزنی). شادمانه کردن دشمن. (ترجمان علامۀ جرجانی ص 13). شادکام کردن دشمن. (تاج المصادر بیهقی) : ’فلاتشمت بی الاعداء’. (قرآن 7 / 150). و صاحب اقرب الموارد آرد: اشمته اﷲ بعدوه، یعنی او را مورد شماتت و نکوهش دشمن قرار داد و دشمن با او آنچنان کرد که نتیجۀ شماتت او بود یا بخاطر شماتت با وی بدی کرد وگاه شماتت از جانب دوست و مشفق به کسی است که دلدادۀ اوست و از وی روی گردان نیست، چنانکه شاعر گوید:
و اشمت ّ بی من کان فیک یلوم.
(از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ)
قریه ای است در صعید ادنی در جانب غربی نیل. بعضی نون را قبل از میم نوشته و آن را اشنمت خوانده اند. (از معجم البلدان) (مراصد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
مهم بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
((اَ هَ یَّ))
مهم بودن، بایسته بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
مهندی، ارزش
فرهنگ واژه فارسی سره
ابهت، ارج، ارزش، شکوه، قدر، تاثیر، بایستگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
أهمّيّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
Importance, Significance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
importance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
importanza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
اہمیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
важность , значимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
Bedeutung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
важливість , значущість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
ważność, znaczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
重要性
دیکشنری فارسی به چینی
مورد توجّه بودن، اهمیّت، ارتباط، بارز بودن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
umuhimu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
গুরুত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
importancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
중요성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
重要性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
חֲשִׁיבוּת , חֲשִׁיבוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
महत्व
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
importância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
ความสำคัญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
belangrijkheid, belang
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اهمیت
تصویر اهمیت
pentingnya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی