جدول جو
جدول جو

معنی اشتقاق - جستجوی لغت در جدول جو

اشتقاق
گرفتن کلمه ای از کلمۀ دیگر، بیرون آوردن کلمه ای از کلمۀ دیگر که در لفظ و معنی بین کلمۀ اصلی و کلمۀ دوم مناسبتی وجود داشته باشد، در ادبیات در فن بدیع به کار بردن کلماتی که از یک ماده مشتق شده باشند در شعر یا نثر مانند عزل و معزول، افتخار و تفاخر، حکمت و حکیم، برای مثال حکیم آن کس که حکمت نیک داند / سخن محکم به حکم خویش راند اقتضاب
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
فرهنگ فارسی عمید
اشتقاق
(مَ خوَرْ / خُرْ)
گرفتن کلمه ای از کلمه ای. (غیاث) (منتخب اللغات) (منتهی الارب). ستدن کلامی از کلامی. (تفلیسی). سخنی از سخنی شکافتن. (زوزنی). برآوردن سخنی از سخنی. شکافتن سخنی از سخنی. (تاج المصادر). ستدن کلام از کلام. کلمه ای را از کلمه ای گرفتن و برآوردن چنانکه گویند: ضرب از ضرب مشتق است. (از اقرب الموارد). اشتقاق کلمه ای از کلمه ای، شکافتن سخنی از سخنی. (زمخشری). بیرون آوردن کلمه ای از کلمه دیگر بشرط آنکه در معنی و ترکیب با هم مناسب و در صیغه مغایر باشند. (از تعریفات جرجانی) ، جائی رانیز گویند که زغال در آن ریزند. (برهان). انگشتدان. (جهانگیری). نسخۀ خطی انگشتانه. (فرهنگ نظام) (بنقل از جهانگیری). ظاهراً در این معنی با اشبو با بای ابجد تصحیف خوانی شده باشد، و اﷲ اعلم. (برهان)
لغت نامه دهخدا
اشتقاق
گرفتن کلمه ای از کلمه، سخنی ازسخنی شکافتن
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
فرهنگ لغت هوشیار
اشتقاق
((اِ تِ))
شکافتن، نیمه چیزی را گرفتن، بیرون آوردن کلمه ای از کلمه دیگر که در لفظ و معنی بین کلمه اصلی و کلمه دوم مناسبتی وجود داشته باشد، مفرد اشتقاقات
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
فرهنگ فارسی معین
اشتقاق
برگیری، شکافتن
تصویری از اشتقاق
تصویر اشتقاق
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
شوق داشتن، آرزومند چیزی شدن، آرزومندی
فرهنگ فارسی عمید
(وَ)
قدید کردن گوشت و نهادن آن در آفتاب تا خشک گردد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
منسوب به اشتقاق
لغت نامه دهخدا
(اِ رِ)
مکیدن کرّه همه شیر پستان مادر را. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مکیدن همه شیر پستان. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
میل، شوق، رغبت، شیفتگی، دلبستگی به کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتقاقی
تصویر اشتقاقی
منسوب به اشتقاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
((اِ))
شوق داشتن، میل داشتن، آرزومندی، جمع شوق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
شور، آرزومندی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
عاطفةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
Keenness, Yearning, Eagerness, Zealousness, Zest
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
enthousiasme, désir ardent, ferveur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
התלהבות , להט , כְּמִיהָה , קַנָאוּת מְרַבִּית , הִתלַהֲבוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
جوش , جوش و خروش , تمنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
উদ্যম , আগ্রহ , আকাঙ্ক্ষা , উত্সাহ , প্রফুল্লতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
hamasa, shauku, bidii kubwa, furaha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
heves, özlem, coşku, heyecan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
열정 , 열망 , 열정적임
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
熱意 , 憧れ , 熱心さ , 熱中
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
enthousiasme, verlangen, ijverigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
उत्साह , लालसा , उत्सुकता , जोश
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
antusiasme, kerinduan, semangat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
ความกระตือรือร้น , ความโหยหา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
entusiasmo, anhelo, fervor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
entusiasmo, ardore, brama, zelo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
渴望 , 热情 , 热忱
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
zapał, tęsknota, gorliwość, entuzjazm
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
захоплення , запал , прагнення , заповзятливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
Eifer, Sehnsucht, Begeisterung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
рвение , тоска , усердие , пыл
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اشتیاق
تصویر اشتیاق
entusiasmo, anseio, fervor
دیکشنری فارسی به پرتغالی