- اشتباه
- مانند چیزی شدن، مانند شدن، چیزی را به غلط عوض چیزی گرفتن، شک وشبهه، سهو وخطا
معنی اشتباه - جستجوی لغت در جدول جو
- اشتباه
- کژی، لغزش، نادرست، نرسپان، نادرستی، کوتاهی
- اشتباه
- مانند شدن چیزی به چیز دیگر در نظر انسان، یکی را به جای دیگری گرفتن، کاری به غلط انجام دادن، سهو، خطا
- اشتباه ((اِ تِ))
- پوشیده شدن، مانند شدن چیزی به چیز دیگر، سهو، خطا
- اشتباه
- Blunder, Mistake, Erroneousness, Fallacy, Incorrectness, Mistaken, Wrongness
- اشتباه
- ошибка , заблуждение , некорректность , ошибочный , неправильность
- اشتباه
- Fehler, Trugschluss, Unrichtigkeit, falsch, Fehlerhaftigkeit
- اشتباه
- помилка , хибність , некоректність , помилковий
- اشتباه
- błąd, fałszywe rozumowanie, niepoprawność, błędny, błędność
- اشتباه
- 错误 , 谬误 , 不正确性 , 错误的
- اشتباه
- erro, falácia, incorreção, equivocado
- اشتباه
- errore, fallacia, inesattezza, errato
- اشتباه
- error, falacia, incorrección, equivocado, equivocación
- اشتباه
- erreur, fallace, inexactitude, erroné
- اشتباه
- fout, dwaling, onjuistheid, verkeerd
- اشتباه
- ความผิดพลาด , ความไม่ถูกต้อง , ผิด
- اشتباه
- kesalahan, ketidakbenaran, salah
- اشتباه
- احتلالٌ , شغل , , عاطفةٌ زائدةٌ , أصالةٌ
- اشتباه
- गलती , भ्रांति , अशुद्धता , गलत , त्रुटि
- اشتباه
- טעות , שקר , אִי-דִּיּוּק , שָׁגָה , טָעוּת
- اشتباه
- 間違い , 誤り , 不正確 , 間違った
- اشتباه
- 실수 , 오류 , 부정확성 , 잘못된 , 잘못
- اشتباه
- hata, yanlışlık, yanılgı, yanlış
- اشتباه
- kosa, makosa, udanganyifu
- اشتباه
- ভুল , অসত্যতা
- اشتباه
- غلطی , غلط
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بد گمانی
ندانسته
جمع اشتباه
به هم در شدن به هم آمیختن، انبوهیدن، دامه دامه شدن (دامه شبکه) بهم در شدن بهم پیوستن در آمیختن شبکه شبکه شدن
آگاه شدن، دانا شدن
بیدار شدن، بیداری، آگاه شدن، آگاهی
شبکه شبکه شدن، به یکدیگر درآمدن چیزی، درآمیخته شدن و درهم شدن امور