- اسیرخانه
- بندی خانه زندان بندگاه
معنی اسیرخانه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آسیاکده، جایگاه آسیا، محل آسیا، سرآسیا، آسخانه، آسکده
شعبه ای از یک اداره که نامه ها را در آنجا می نویسند، دارالانشا
پارسی است میرانه شاهوار
اکسی هموگلوبین
کمال هر چیز حد نصاب:) در سر خانه زود است . (، آواز بلند. یا داماد سر خانه. دامادی که در خانه پدر و مادر عروس زندگی کند
((سَ نِ یا نَ))
فرهنگ فارسی معین
کمال هر چیز، حد نصاب، آواز بلند، داماد، دامادی که در خانه پدر و مادر عروس زندگی کند