جدول جو
جدول جو

معنی اسکارکلا - جستجوی لغت در جدول جو

اسکارکلا(اَکَ)
موضعی در دابو (آمل مازندران). (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 112 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ کَ)
دهی است از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل که در 10000گزی شمال خاوری آمل واقع است. محلی دشت، معتدل، مرطوب، و مالاریائی و سکنۀ آن 75 تن و مذهب آنان شیعه ولهجۀ برخی از ایشان مازندرانی است. آب آن از چشمه و رود خانه هراز و محصول آن برنج، کنف، صیفی است. شغل اهالی زراعت است و راه آن مالرو میباشد. بنای معصوم زادۀ آن قدیمی است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اِ لِ)
آمپولی فلزی حاوی انیدرید کاربنیک مایع، که برای ساختن همه انواع مشروبات گازدار بکار است
لغت نامه دهخدا
(اِ کَ دَ کَ)
دهی از دهستان علی آباد بخش مرکزی شهرستان قائمشهر واقع در 3000گزی جنوب باختری قائمشهر، کنار رود خانه تالار. دشت معتدل مرطوب. سکنه 400 تن. مذهب شیعی. زبان مازندرانی و فارسی. آب از رود خانه تالار. محصول آن برنج، غلات، پنبه، کنجد، توتون، سیگار. شغل اهالی زراعت و کارگری. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). و رجوع بسفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 120 بخش انگلیسی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ)
موضعی از بارفروش مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 119 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
پیتر پانسکی. بزرگترین خطیب لهستان. مولد گرژک. (1536- 1612 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
آنتونیو. دستکار (جرّاح) و عالم تشریح ایتالیائی. (1747- 1832 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
یا اسکالی ژری. خاندان ایتالیایی، که چند تن از اعضای آن، وابسته به حزب ژیبلن، سنیوریا پدستای ورن شدند. مشهورترین آنان کان، ژنرال اتحادیۀ ژیبلن های لمباردی است، وی دانته را آنگاه که تبعید شده بود پناه داد. (1291- 1329 میلادی)
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان علی آباد قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان دابوی جنوبی بخش مرکزی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی