جدول جو
جدول جو

معنی اسپنوی - جستجوی لغت در جدول جو

اسپنوی(دخترانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر تژاو تورانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی
تصویری از اسپنوی
تصویر اسپنوی
فرهنگ نامهای ایرانی
اسپنوی(اِ پَ)
کنیزک تژاو داماد افراسیاب. گویند او بسیار جمیله بود و چون تژاو بگریخت بیژن او را متصرف شد و به اضافۀ کاف بعد از حرف ثالث که اسپکنوی باشد، هم به نظر آمده است. (برهان) (مؤید الفضلاء) :
یکی ماهروئی بنام اسپنوی
سمن پیکر و دلبر و مشکبوی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسپناج
تصویر اسپناج
اسفناج، گیاهی یک ساله با برگ های پهن، ساقه های سست و نازک و گل های ریز سبز رنگ که به عنوان سبزی خورده می شود، اسفاناج، سپاناخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسپیوش
تصویر اسپیوش
اسفرزه، گیاهی بیابانی از خانوادۀ بارهنگ با دانه های ریز قهوه ای رنگ و لعاب دار که مصرف دارویی دارد، اسبغول، اسپرزه، اسپغول، اسفیوش، بزرقطونا، بشولیون، بنگو، روف، سابوس، سپیوش، شکم پاره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسپغول
تصویر اسپغول
اسفرزه، گیاهی بیابانی از خانوادۀ بارهنگ با دانه های ریز قهوه ای رنگ و لعاب دار که مصرف دارویی دارد، اسبغول، اسپرزه، اسپیوش، اسفیوش، بزرقطونا، بشولیون، بنگو، روف، سابوس، سپیوش، شکم پاره
فرهنگ فارسی عمید
(اِ / اَ نَ وی ی)
منسوب به اسنا، شهری بصعید اعلی در مصر
لغت نامه دهخدا
(اِ نَ وی ی)
جمال الدین ابومحمد عبدالرحیم بن الحسن بن علی بن عمر بن علی بن ابراهیم الاموی الاسنوی (او الاسنائی الشافعی) (قاضی...). مولد او اسنا بسال 704 هجری قمری وی در سنۀ 721 به قاهره رفت و حدیث شنید و به کسب علوم پرداخت و فقه از سبکی و سنباطی و قزوینی و وجیزی و جز آنان و نحو از ابوحیان آموخت و کتاب تسهیل را بر او قرائت کرد، و علوم عقلیه را از تستری و قونوی و جز آنان فراگرفت و در فقه و اصلین و عربیت ماهر شد و ریاست شافعیه بدو منتهی گردید و در دیار مصر مشارالیه شد و به تدریس و افتاء پرداخت وطلبۀ بسیار بر او گردآمدند و ازو بهره ها بردند. اوراست: جواهرالبحرین فی تناقض الحبرین. و التنقیح علی التصحیح. و شرح منهاج البیضاوی که بهترین و سودمندترین شرحهای آنست. و المهمات که درباره آن گفته اند:
ابدت مهماته اذ ذاک رتبته
ان المهمات فیها یعرف الرجل.
و التمهید. و طبقات الفقهاء. و طرزالمحافل. و کافی المحتاج فی شرح المنهاج ای منهاج النووی و جز آن. وی در قاهره به فجاءه درگذشت و گروه بسیار به تشییع جنازه او حاضر شدند و او را بسمت ولایت میشناختند و قرب مقابر صوفیه مدفون گردید. از کتب او نهایهالسؤل شرح منهاج الوصول، در هامش کتاب التقدیر و التحبیر تألیف ابن امیر حاج در بولاق بسال 1316-1317 هجری قمری طبع شده است. (معجم المطبوعات ج 1 ستون 445 و446). و رجوع به روضات الجنات ص 439 و عبدالرحیم بن حسن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسپیوش
تصویر اسپیوش
اسبغول اسفرزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپناخ
تصویر اسپناخ
اسفناج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپناج
تصویر اسپناج
اسفناج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپرکی
تصویر اسپرکی
منسوب به اسپرک رنگی که از اسپرک میسازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپخول
تصویر اسپخول
اسفرزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپاهی
تصویر اسپاهی
سپاهی، لشکری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپانور
تصویر اسپانور
چار دیواری، دیوار بست، حیاط
فرهنگ لغت هوشیار
دروج (گویش گیلکی) منسوب باسفنج ابری، بافت اسفنجی یا اسفنجیها. رده بزرگی از بی مهرگان گیاهی شکل که شامل همه انواع اسفنجها میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپغول
تصویر اسپغول
اسبغل اسفرزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپاهی
تصویر اسپاهی
((اِ))
سپاهی، لشکری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسپرود
تصویر اسپرود
((اِ پَ))
سنگ خوارک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسپناج
تصویر اسپناج
اسفناج
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
Spongy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
spongieux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
ספוגי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
स्पंजी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
spons
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
ฟองน้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
sponsachtig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
spugnoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
esponjoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
esponjoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
海绵状的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
gąbczasty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
пористий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
schwammig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
губчатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اسفنجی
تصویر اسفنجی
スポンジのような
دیکشنری فارسی به ژاپنی