جدول جو
جدول جو

معنی اسوق - جستجوی لغت در جدول جو

اسوق
(اَ وَ)
درازساق. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء).
لغت نامه دهخدا
اسوق
مرد خوب ونیکو ساق
تصویری از اسوق
تصویر اسوق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسحق
تصویر اسحق
(پسرانه)
اسحاق، خندان، نام پسر ابراهیم (ع) و ساره
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اسود
تصویر اسود
سیاه، رنگی مانند رنگ زغال، هر چیزی که به رنگ زغال باشد، آنکه پوست بدنش سیاه باشد، حبشی، زنگی، تیره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسود
تصویر اسود
اسدها، شیرها، جمع واژۀ اسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسوه
تصویر اسوه
قدوه، مقتدا، پیشوا، پیشرو، الگو، سرمشق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تسوق
تصویر تسوق
بازار جستن و خرید و فروش کردن، بازارگرمی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بسوق
تصویر بسوق
بالیدن، بلند شدن، نمو کردن و بالا رفتن درخت خرما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فسوق
تصویر فسوق
بیرون شدن از فرمان خدا، خارج شدن از طریق حق و صلاح، ارتکاب اعمال زشت و گناه آلود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسواق
تصویر اسواق
سوق ها، جاهای خرید و فروش کالاها، بازارها، جمع واژۀ سوق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسبق
تصویر اسبق
قبل از پیشین، سابق تر مثلاً رئیس سابق و رئیس اسبق شرکت
فرهنگ فارسی عمید
ابسوق، آیه، (در تورات)
لغت نامه دهخدا
(اَ وِ قَ)
جمع واژۀ سویق.
لغت نامه دهخدا
شست ابزار شوی ابزار، آب شست و شو، انجل هرو (گویش کردی مهاباد)، اشنان از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فسوق
تصویر فسوق
فسق بنگرید به فسق بیرون رفتن از فرمان خدا، خروج از راه حق و صواب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لسوق
تصویر لسوق
چسبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسوق
تصویر تسوق
بازار جستن بازار جست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوق
تصویر انوق
مرغ مسری لاشخور مسری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسوق
تصویر بسوق
بلند شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوء
تصویر اسوء
بدتر بتر. یا به اسوء احوال در اسوء احوال. در بدترین حالات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوا
تصویر اسوا
بدتر بتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسواق
تصویر اسواق
جمع سوق، بازارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوت
تصویر اسوت
پیشوا مقتدا، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی گردد، پیروی پس روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسود
تصویر اسود
سیاه، بزرگتر قوم، ماهی سیاه، بزرگ، ضد ابیض زشت تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوف
تصویر اسوف
تنگدل دریغا گوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسول
تصویر اسول
شکم هشته شکم افتاده، ابرسست ابر ناپایدار، دول ته پهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسون
تصویر اسون
درنگ کردن، بهانه جستن، به راه پدر رفتن پیروی از پدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسوه
تصویر اسوه
مقتدا وپیشرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشوق
تصویر اشوق
با شوق وذوق تر
فرهنگ لغت هوشیار
پیش تر، پیشرو تر پیش تر جلوتر سابق تر سبقت گیرنده تر پیش تر از پیش از پیش پیشتر، پیشروتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجوق
تصویر اجوق
کج روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپوق
تصویر اپوق
ترکی زیگر زبگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسبق
تصویر اسبق
((اَ بَ))
پیش تر، جلوتر، پیشروتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اپوق
تصویر اپوق
زیگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسبق
تصویر اسبق
پیشین
فرهنگ واژه فارسی سره