جدول جو
جدول جو

معنی استیلیک - جستجوی لغت در جدول جو

استیلیک(اِ کُ)
فلاویوس. وی یکی از ژنرالها و رجال نامی روم وپسر یک تن از واندالهاست که سمت صاحب منصبی در لشکر امپراطور والنس (364- 378 میلادی) داشت. او در عنفوان جوانی داوطلبانه در زمرۀ نظامیان امپراطوری درآمد و تدریجاً به مقامات عالیه رسید و آخر رئیس سواره نظام گردید. در این حال امپراطور تئودوسیوس هیئت سفرا به دربار پادشاه ایران شاپور سوم فرستاد. در سال 383 میلادی استیلیک این مأموریت و سفارت را در کمال خوبی انجام داد و بازگشت. امپراطور هم از خدمات وی قدردانی کرد و او را به منصب کنتی دربار سرافراز و خواهرزادۀ خود سه رنا را بوی تزویج کرد و در سنۀ 375 او را رئیس سپاهیان تراس کرد. او کمی بعد پیشوای نهضتی قوی شد که با پیکت ها و اسکاتها و ساکسونها در بریتانیا میجنگید و علاوه بر این در مسیر نهر رن با اقوام و طوایف وحشی دیگر زد و خورد میکرد. استیلیک و سه رنا سمت قیمومت و وصایت هنریوس خردسال را داشتند. استیلیک بعدها دختر خود ماریا را نامزد امپراطور جوان کرد وبر حسب توصیۀ تئودسیوس بوصایت و سرپرستی فرزند وی تعیین شد. ولی درین هنگام رقیبی برای او پیدا شد و او روفینوس بود که از جانب پرتوریان والی مشرق بود. در سنۀ 395 میلادی استیلیک پس از لشکرکشی فیروزمندانه و زد و خورد با ژرمنهای نواحی رن، راه مشرق پیش گرفت در صورت ظاهر برای اخراج گتها و هنها از تراس، اما در حقیقت قصد او دفع روفینوس بود. وی با دست همین وحشیان رقیب را از پا درآورد و در نتیجه در اواخر همان سال پادشاه حقیقی کشور گردید و در سال 396 در یونان بجنگ ویزیگتها پرداخت و در سنۀ 398 بلوای ژیلدو را در افریقا خوابانید و دخترش ماریا را به هنریوس تزویج کرد. بعد از دو سال بدرجۀ کنسولی رسید و سعی و کوشش آلاریک را برای تصرف اراضی ایتالیا در سنۀ 402- 403 خنثی کرد ومجبور به مراجعت و عقب نشینی به ایلریکوم ساخت. این سردار در علم سوق الجیش چنان مهارت داشت که راداگائیوس سردار و رئیس قبایل بیشمار ژرمنی چاره ای جز تسلیم نیافت. این طوایف جنگجو در تحت فرمان رئیس خود مانند سیل به ایتالیا روآور شده بودند. در سال 408 استیلیک با مانورهای ماهرانه و حسن تدابیرجنگی آنان را در نزدیکی فلورانس محاصره و مغلوب کرد. در سال 408 دختر دوم خود ترمان تیا را بعقد ازدواج هنریوس درآورد. درین هنگام در بین مردم چنین شایع شد که استیلیک برای نشاندن پسر خود اکریوس بر تخت امپراطوری، با الاریک همداستان شده است. در باب این توطئه روایات و اقوال متضاد گفته اند تا آنجا که تعیین حقیقت نسبی شاید هیچگاه میسر نشود، ولی محقق است که هنریوس از وی ظنین شده و او را ترک کرد. او هم فرصتی بدست آورده به راونه گریخت و به کلیسا پناهنده شد. بالاخره با وعده های فریبنده او را بیرون آورده در 23 اوت سنۀ 408 میلادی بکشتند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
کاهش ارزش چیزی بر اثر کار، گذشت زمان یا فرسودگی، در بانکداری پرداخت کردن وام به صورت تدریجی و قسط های معیّن، از بین رفتن، مردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استملاک
تصویر استملاک
جایی را ملک خود قرار دادن و آن را مالک شدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ رَ دَ / دِ)
استئلاک. پیغام بردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از استالین
تصویر استالین
سیاستمدار وپیشوایاتحاد جماهیر شوروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیلاف
تصویر استیلاف
همدی خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استملاک
تصویر استملاک
هیرخواهی (هیر ملک)، هیرداری تملک به ملک گرفتن تصرف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
نیست کردن میرانیدن هلاک کردن، نیست شدن، پرداخت وام بمرور زمان وام فرسایی یا استهلاک سرمایه. سرمایه ای را که برای خرید ماشینها یا مخارج ساختمان و جز آن بکار رفته بمرور بدست آوردن، هلاک کردن، نابود کردن، استهلاک دین، میرانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آستیلین
تصویر آستیلین
فرانسوی جوشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
((اِ تِ))
نیست کردن، هلاک کردن، نیست شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استملاک
تصویر استملاک
((اِ تِ))
تملک، به ملک گرفتن، تصرف کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
فرسایش، فرسودگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استیلاء
تصویر استیلاء
چیرگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استاتیک
تصویر استاتیک
ایستایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
Amortization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
amortissement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
amortisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
অবচয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
upunguzaji wa gharama
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
amortisman
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
감가상각
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
償却
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
הפחתה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
अमूर्तता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
амортизація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
การตัดจำหน่าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
afschrijving
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
amortización
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
ammortamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
amortização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
摊销
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
amortyzacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
Amortisation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
амортизация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
استحلاک
دیکشنری فارسی به اردو