- استنباط
- دریافت، پی بردن، بیرون کشیدن بیرون آوردن چیزی را درآوردن، دریافت معنی و مفهوم چیزی بر اثر دقت و تیزهوشی، جمع استنباطات. یا قوه استنباط. قوه استخراج حقایق و مطالب
معنی استنباط - جستجوی لغت در جدول جو
- استنباط
- برداشت، اندریافت، برداشت کردن
- استنباط
- درک کردن مطلبی از مطلب دیگر، دریافتن امری به قوۀ فهم و اجتهاد خود
- استنباط ((اِ تِ))
- بیرون آوردن چیزی، ادراک و دریافت معنی و مفهوم چیزی بر اثر دقت و تیزهوشی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع استنباط
مغاک کندن
آگاهی یافتن، پیام خواستن باز کاوی خبر جستن در جستجوی خبر بر آمدن خبر پرسیدن
ترکیدن پوست ترنجیدن
خبر جستن در جستجوی خبر بر آمدن خبر پرسیدن
اندر یافتن
Deduce, Elicit, Infer
делать вывод , извлекать
deduzieren, hervorrufen, folgern
робити висновок , викликати
dedukować, wywoływać, wnioskować
推断 , 引出
deduzir, elicitar, inferir
dedurre, suscitare, inferire
deducir, elicitación, inferir
déduire, susciter, inférer
deduceren, uitlokken, concluderen
สรุป , ดึงออก
menyimpulkan, menimbulkan
تضمينٌ , دلاليٌّ , إيحاءٌ
अनुमान लगाना , उत्पन्न करना , अनुमान करना
להסיק , לעורר
推測する , 引き出す
추론하다 , 이끌어내다
sonuç çıkarmak, çıkarmak, çıkarım yapmak
kuhitimisha, kuchochea, kudokeza
সিদ্ধান্ত টানা , উদ্দীপ্ত করা , অনুমান করা
استنباط کرنا , نکالنا
به پیشواز کسی رفتن
زشت دانستن ناهنجار دانستن بد دانستن زشت شمردن قبیح دانستن مقابل استحسان