- استعارت
- عاریت گرفتن ایرمان گرفتن بعاریت خواستن، یکی از انواع مجازاست و آن عبارتست از اضافت مشبه به بمشبه با علاقه پس اگر مشبه به ذکر و مشبه ترک شوداستعاره مصرحه است و اگر عکس شود استعاره مکنیه
معنی استعارت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رای خواهی، سگال خواهی (سگال فکر اندیشه) بنگالش خواستن رای زدن مشورت خواستن مشورت کردن شورکردن، رایزنی صلاح پرسی، جمع استشارات
دیداری خواستن دیدار خواهی دیدار خواستن طلب زیادت کسی کردن
یاری گرفتن
چیزی را به عاریه گرفتن
جمع استعاره
پناه خواستن پناه گرفتن پناه بردن
طلب عود کردن بارگشت چیزی را خواستن دوباره خواستن، عادت بچیزی کردن
پراکنده خواستن، گرم شدن بازار، شتابان راندن، ترسایندگی
نیکی خواستن به جستن طلب خیر کردن، فال نیک زدن، به جویی به جست، تفاء ل بقرآن برای اقدام بکاری، جمع استخارات
یاری خواستن، کمک خواستن، کمک، یاری، در ادبیات در فن بدیع آوردن شعر شاعری در کلام یا شعر خود برای کمک به مراد و مقصود خویش
بازگشت چیزی را خواستن، برگرداندن، تکرار کردن
در بدیع استعمال کلمه ای در غیر معنی حقیقی خودش بر سبیل تشبیه یعنی آوردن مشبه یا مشبهٌ به در کلام و حذف طرف دیگر مانند این جمله مثلاً ماهی را دیدم سر از دریچه بیرون کرد، ماه در این جمله به جای کلمۀ محبوب، معشوق یا زنی زیبا به کار رفته است، عاریت گرفتن، قرض گرفتن
روشن شدن
Metaphor
метафора
Metapher
метафора
metafora
metáfora
metafora
metáfora
métaphore
metafoor
อุปมาภาพ
metafora
استقراءٌ
מָשָל