- استراحت
- آرمیدن، راحتی کردن، آسایش
معنی استراحت - جستجوی لغت در جدول جو
- استراحت
- آسایش، آرمیدن، آسودن
- استراحت
- بازایستادن از فعالیت جسمی یا فکری برای آرامش یافتن، دفع خستگی، بازیافتن نیرو یا سلامتی
- استراحت ((اِ تِ))
- آرامیدن، آسایش خواستن، آسایش، آسودگی
- استراحت
- Recess, Rest
- استراحت
- перерыв , одинаковость
- استراحت
- Pause, (DE) Ruhe
- استراحت
- перерва , подібність
- استراحت
- przerwa, (PL) odpoczynek
- استراحت
- 休息 , 相同
- استراحت
- recreio, (PT) descanso
- استراحت
- intervallo, (IT) riposo
- استراحت
- recreo, (ES) descanso
- استراحت
- récréation, (FR) repos
- استراحت
- pauze, (NL) rust
- استراحت
- การหยุดพัก , ความเหมือนกัน
- استراحت
- istirahat, (ID) istirahat
- استراحت
- استخدم , حمل
- استراحت
- विश्राम , समानता
- استراحت
- הפסקה , זהות
- استراحت
- 休憩 , 同一性
- استراحت
- 휴식 , 동일성
- استراحت
- ara, (TR) dinlenme
- استراحت
- mapumziko, (SW) mapumziko
- استراحت
- বিরতি , অভিন্নতা
- استراحت
- آرام , یکسانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ورفانی (شفاعت)، دهش خواهی
آسودن، آرامش، آرام، آرمیدن، آسایش
آسودن، آرمیدن، درازکشیدن
Rest, Lounge
отдыхать
sich ausruhen, ruhen
відпочивати
odpoczywać