- استاژیر
- کارآموز نوکار کسی که دوره کارآموزی را میگذراند کار آموز
معنی استاژیر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سیاستمدار وپیشوایاتحاد جماهیر شوروی
بر صنعتگران از نجار و کفش دوز و یا کارگران فنی که در کار خبره و استاد باشند اطلاق میشود و زیر دستان آنان را شاگرد مینامند
دراین چامه مولانا جلال الدین بلخی: آن یکی رومی بگفت این قیل را ترک کن خواهیم استافیل را یونانی دانه انگور انگور عنب: آن یکی رومی بگفت این فیل را ترک کن خواهیم استافیل را. (مثنوی)
سپندر در ساختن سپندار شمع به کارمی رود
ایستایی
Professorship
кафедра
Professur
кафедра
katedra
cátedra
cattedra
cátedra
chaire
leerstoel
ตำแหน่งศาสตราจารย์
jabatan profesor
प्रोफेसरी
משרת פרופסור
profesörlük
kiti cha uprofesa
অধ্যাপক পদ
استادیاری
اجتهاد
معلمی آموزگاری استاد بودن، بالاترین مقام آموزشی دانشگاه پایین تر از آن دانشیاری است، حذاقت مهارت ماهری نیک دانی، زیرکی حیله تدبیر چاره مکر
دلیری جرات جسارت بی پروایی تهور، شوخی بی ادبی، لجاجت، محرمی یگانگی خودمانی شدگی
قصه های دروغ، افسانه
جمع اسرار، خطهای کف دست یا پیشانی