معنی ازاصل - جستجوی لغت در جدول جو
ازاصل
ازبن از آغاز از ریشه هچ بن
ادامه...
ازبن از آغاز از ریشه هچ بن
تصویر ازاصل
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ازامل
(اَ مِ)
جمع واژۀ ازمل، مویز کردن انگور را: ازب ّ العنب. (منتهی الارب)
ادامه...
جَمعِ واژۀ اَزمَل، مویز کردن انگور را: اَزَب َّ العنب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
اواصل
(اَ صِ)
جمع واژۀ واصل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به واصل شود، خواب آلود بودن. (ناظم الاطباء)
ادامه...
جَمعِ واژۀ واصل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به واصل شود، خواب آلود بودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ازال
دور کردن. ازاله
ادامه...
دور کردن. اِزاله
لغت نامه دهخدا
ازال
(اَ / اِ)
نام مدینۀ صنعا. (معجم البلدان).
ادامه...
نام مدینۀ صنعا. (معجم البلدان).
لغت نامه دهخدا
تصویر از اصل
از اصل
اص اساسا
ادامه...
اص اساسا
فرهنگ لغت هوشیار
ازال
خیش، گاوآهن
ادامه...
خیش، گاوآهن
فرهنگ گویش مازندرانی